از فراخوان صادر کردن برای زنان هزاره تا «عروسک‌» خواندن زنان پشتون

سائمه سلطانی
نوشته‌‌های از «جعفر رسولی» و «علی کریمی» در مورد مقاومت و ایستادگی زنانِ هزاره در برابر طالبان متوحش، این روزها میان عده‌ای از کاربران فضای مجازی مرد هزاره، با نیت تائید سخنان آن دو دست به دست می‌شود. سال قبل نیز، رحمان کاکر مجری برنامه‌های خبری طلوع و لمر، عده‌ای از زنان پشتون را که «کارزارِ» را تحت عنوان «من به عنوان یک فرد پشتون بابت این‌که اکثر پشتون‌ها طالب استند، شرمنده‌ام» به راه انداخته بودند، به شکلی تحقیرآمیزی «عروسک‌های سر سبد»خوانده بود و خشمگین از این بود که چرا زنان پشتون تا این‌جا رسیدند که بدون تابعیت از سیاست مردانه قومی موضع سیاسی اتخاذ می کنند و دارند به‌سوی استقلال سیاسی می‌روند.
در خصوص نوشته‌های رسولی و کریمی، انتقاد جدی و سرخ که از آدرس ما زنان بر آن وارد است؛ بارز بودن ماهیت پدرسالارانه و نرسالارانه‌ای ناسیونالیستی آن است. کریمی طوری جمله‌‌ای هشداری‌اش را با «قبلاً هم گفته بودم…» آغاز می‌کند که گویا هزاره یک خانواده است، زنان معترض هزاره زنان متعلق به آن خانواده‌اند و این مرد هزاره هم منحیث رئیس خانواده در یک جلسه‌ای خانوادگی، به بقیه مردان هزاره‌ از خدشه‌دار شدن غرور و شان مردسالارانه‌‌ای ناموس‌باور آن‌ها از آدرس مقاومت زنان این خانواده هشدار می‌دهد. در واقع مردها را به متوقف کردن زنان تحریک می‌کند و فراخوان صادر می‌نماید. چنانکه می‌گوید: «…طالبان زنان تظاهرات‌چی را فی‌الفور دستگیر می‌کنند و خدا می‌داند در زندان چه روزی بر سر آن‌ها می آورد. اینجا هدف او از «چه بر سر آن‌ها می آورد»، تجاوز جنسی است که برای این ناموس باوران، تجاوز جنسی به آن زنان، تعرض به عزت و آبروی مردسالارانه/نرسالارانه‌ای، مردها پنداشته می‌شود. چون زن در بستر فکری جامعه اسلامی-سنتی عورت مردان آن جامعه پنداشته می‌شود؛ در واقع عورت اصلی مردان این جامعه آلت‌های جنسی و اندامی شان نه، بلکه زنان خانواده، خویش‌ و ‌قوم و بالاخره زنان کشور عورت‌های واقعی آن‌ها پنداشته می‌شوند. از همینجاست که قتل ناموسی یا زن‌کشی زنان همواره از آدرس جامعه‌ای اسلامی-سنتی افغانستان توجیه و حتا تمجید شده‌است. بارها زنان آوازخوان افغانستان، مبنی بر طرز پوشش‌‌شان از سوی مردان این جامعه نکوهش شده‌اند، که عزت افغانستانی‌ها را در سطح جهانی لکه‌دار ساخته‌‌اند. به طور مثال در این عرصه از آریانا سعید می‌توان نام برد.
در سراسر این فراخوان مجازی، در مورد آن زنان به‌گونه‌ای صحبت می‌شود که آن‌ها یک‌شی و اسباب مطلق یا طفل و افراد نابالغی‌اند که در هر حالت برای آن‌ها از سوی هیئت مردسالار قیم‌مآب قومی تصمیم گرفته‌شود و کنترل گردند. این قسمت از نوشته کریمی به صحنه‌ای از جلسه‌ای خانوادگی شبیه است:
«مدنی‌گک‌های غرب نشین هم نباید از این‌ها قهرمان بسازند و این زنان درمانده را شیرک شیرک کنند که خود را به دم هیولاها بدهند».
دقیقا شبیه صحنه‌ای از جلسه‌ای خانوادگی در مورد ممنوعیت کار یک عضو زن خانواده است که برای ممنوعیت او بهانه‌های مختلفی می‌آورند. مثلاً: در محیط کار به او تعرض خواهد شد، در جاده و سرک فلان مرد به او متلک‌پرانی خواهند کرد و… در ضمن فلان خواهر خوانده و دوستش حق ندارد دیگر او را تشویق به کار در بیرون کند و…
ولی این متن و فراخوان، صرفاً حرف‌دل کریمی نیست و همین‌طور آن «عروسک‌» خوانی زنان پشتون هم حرف دل آقای کاکر نیست. این یک سیستم و نظامی است که زنان را فاقد عاملیت سیاسی و شعور سیاسی، جتماعی، اقتصادی و درکل انسانی می‌پندارد که این دو مرد در دامن آن پرورش یافته‌اند و اکنون از غفلت تطبیق آن به مردان دیگر هشدار می‌دهند.
بنابراین، چالش زنان جدی‌تر است و هرچه سریع‌تر دست‌ به‌ کار باید شد و خط نشانی مستقل از قیمومت‌های مردسالارانه‌ای قومی، مذهبی و زبانی را به‌شکل قاطعی باید کشید. نکته‌ای مهمی که در این متن به‌چشم می‌خورد و هشداری است برای زنان و موفقیت مبارزاتی شان؛ خارج کردن دایره مبارزاتی، از سایه ناسیونالیسم قومی، مذهبی، زبانی و ملی است.
زنان هرچه زودتر تشکلات سیاسی و مبارزاتی شان را منسجم، مستقل و مستقر بر یک ارزش مهم طبقاتی-جنسیتی نمایند. بدون شک این مساله دستاوردهای هنگفت و باورنکردنی در پی خواهد داشت.

به اشتراک بگذارید: