نویسنده: سائمه سلطانی
ذاکر نایک چندی قبل، به دعوت دولت پاکستان، وارد این کشور شد. وی در جریان یکی از سخنرانیهایش، گفت که «زنان مجرد بزرگسال، مطلقه و بیوه، دو گزینه دارند: یا اینکه همسر مرد متأهل شوند، یا زن بازاری که در انگلیسی به آن ملکیت عمومی میگویند.»
این اظهارات او با واکنشهایی در پاکستان مواجه شد. علی ظفر، آوازخوان، مدل و نقاش پاکستانی، در واکنش به اظهارات نایک در صفحه X خود نوشت: «با کمال احترام، دکتر صاحب، همیشه گزینهی سومی وجود دارد. یک زن میتواند زندگی محترمانه و مستقلی داشته باشد؛ چه بهعنوان یک زن شاغل و چه بهعنوان یک مادر، یا هر دو؛ یا زندگییی که خود او انتخاب میکند درست مثل میلیونها زنی که در سرتاسر جهان اینگونه زندگی میکنند و از سوی میلیونها مرد مورد احترام قرار میگیرند. مشکل در مردانی است که به آنها به چشم «بازاری» نگاه میکنند.»
اسلامگرایان همواره در تاریخ خواستار سلب استقلال مالی و فکری زنان بودهاند. چنانکه طالبان، همانند نایک و هزاران اسلامگرای دیگر در تاریخ، همواره بر ازدواج زنان تأکید کردهاند و به هیچ عنوان زنان مجرد را تحمل نمیتوانند. اسلام برای وابستهکردن سرنوشت زنان به مردان، احکامی را وضع کرده است که آنها را در بیچارگی محض قرار میدهد و آنان راهی جز تمکین و اطاعت نمییابند. نمونههایی از این احکام شامل ممنوعیت سفر زنان بدون محرم یا منع زنان از تحصیل و کار است. در افغانستان امروز، زنان اگر بخواهند زنده بمانند و چند لقمه نانی برای آنها فراهم شود، ناگزیرند ازدواج کنند. یا اگر بخواهند سفر کنند و هیچ محرمی نداشته باشند، مجبور میشوند مردی را از طریق ازدواج بهعنوان محرم خود انتخاب کنند تا جواز سفر را به دست آورند.
نظام اسلامی زندهماندن و بقای زنان را با چنین فشارها و سرکوبها، به مردان بسته میکند. نسلی از زنان بهعنوان برده و اسیر، به شکل دستهجمعی به اسارت درمیآیند و قربانی میشوند. اسلام حق جنسی مردان را نهتنها به رسمیت میشناسد، بلکه امتیازاتی نظیر سکس گروهی یا چندهمسری، کنیز جنسی یا نکاح موقت و حتا تجاوز به زنان غیرمسلمان را به آنان اعطا کرده است. در مقابل، میل جنسی زنان نهتنها انکار میشود، بلکه از هر راهی سرکوب میگردد. یکی از شیوههای سرکوب میل جنسی در زنان، رایجساختن اصطلاحاتی چون فاحشه، بیحیا و بازاری است. زنانی که بخواهند تسلط بر حق جنسی خود داشته باشند یا از روی نیاز مالی به تنفروشی روی آورند، اسلام آنان را با چنین اصطلاحاتی تحت فشار، تحقیر، تبعیض، تجاوز و حتا مرگ قرار میدهد و آنان را مجبور میکند تا خود را به اسارت مردی درآورند؛ وگرنه سرنوشت تحقیر، تجاوز و قتل را متحمل خواهند شد.
مسألهی دیگر، شیپنداری زنان در اسلام است. همانگونه که ذاکر نایک بیان کرد، چنین زنانی «ملکیت عمومی» هستند. او برای زنان کلمه «ملکیت» را به کار میبرد و ادعا میکند که با اصطلاح بهتر از این نمیتوان آنان را توصیف کرد. منظور او این است که زنان بازاری ملکیت عمومی یا عموم مردان هستند. در حالی که زنان متأهل، ملکیت شخصی یک مرد محسوب میشوند. واژهی «ملکیت» نشان میدهد که زن انسان نیست، بلکه مالکیتی است که طبیعتاً قابل معامله و تحت سلطه است. زنان بهعنوان ملکیت، فاعل یا تصمیمگیرنده در نظر گرفته نمیشوند، بلکه بهعنوان موجود منفعل، محکوم به پذیرش هر نوع تصمیمی بر سرنوشت و بدن خود هستند.
اظهارات ذاکر نایک در مورد زنان و دیدار او با اعضای لشکر طیبه، از جمله مزمل اقبال هاشمی، فیصل ندیم و محمد حارث دار، بار دیگر نشان داد که طالبان در اجرای اسلام واقعی افراط یا کوتاهی نکردهاند، بلکه واقعیت اسلام، همان چیزی است که عالمان بزرگ اسلام نیز تبلیغ میکنند. چنانکه محمد، پیامبر اسلام، این دین را با جهاد و غنیمتگیری زنان آغاز کرد و حکومتهای اسلامی در تاریخ، چنین باورهایی را با استبداد و جبر پیاده کردهاند.