شورای امنیت ملل متحد قطعنامهای را صادر کرد که در آن از طالبان خواسته است؛ ممنوعیتها و تحریمها بر زنان را سریعاً بردارد. این قطعنامه را تمام اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت تصویب کردند و در زمان صادر شد که نشست دوحه در مورد چگونگی تعامل با طالبان زیر نظر دبیر کل ملل متحد برگزار میشود.
قطعنامه شورای امنیت ملل متحد، به تاریخ (۷ ثور) مورد تایید تمام اعضای شورای امنیت ملل متحد قرارگرفت و صادر شد.
تمرکز اصلی این قطعنامه، در مورد حذف شدن زنان از سپهر عمومی زندگی، توسط طالبان میباشد. در آن از طالبان خواسته که رفتار زنستیزانهشان را خاتمه دهد و تمام اقدامات محدودکنندهای را که علیه زنان اعمال کرده سریعاً لغو کند.
از سویدیگر، در این قطعنامه آمده است که وضع محدودیت و تحریمهای طالبان بر زنان باعث تضعیف حقوق بشر و اصول انساندوستی میگردد. همچنان از طالبان خواسته تا از سیاستها و رفتارهای که باعث عدم دسترسی زنان به حقوق بشر و آزادیهای اساسی میشود دستبکشد.
در این قطعنامه، از حق دسترسی زنان به آموزش، کار و آزادی رفتوآمد، قاطعانه حمایت شده و بر مشارکت کامل، برابر و معنادار زنان در زندگی عمومی تاکید کرده است.
در بخشی از این سند مهم، کشورهای جهان را مسئول رفتار طالبان در برابر زنان افغانستان دانسته است. از همه نهادها و دولتها خواسته که؛ از نفوذ خود بر طالبان استفاده و آنها را وادارکنند که از رفتارها و سیاستهای که باعث محرومیت زنان از حقوق بشر و آزادیهای مدنی میشود دستبردارند.
این قطعنامه، درحالی صادرمیشود که دو هفته قبل آمنه محمد، معاون دبیر کل ملل متحد، از احتمال گفتگو در مورد برقراری روابط و به رسمیتشناختن طالبان در نشست دوحه که به تاریخ (۱۱ و ۱۲) ثور برگزار میگردد سخنگفتهبود.
سخنان آمنه محمد، با واکنش جدی فعالان مدنی، نویسندهگان، فعالان حقوق بشر، سیاستمدران و فعالان زن مواجه گردید. از سوی دیگر جنبشهای اعتراضی زنان در داخل افغانستان نسبت به این گفتهها واکنش تند نشان دادند. موضعگیری آمنه محمد را غیرانسانی و برضد باورها و ارزشهای فمینیستی دانستند.
شایعات در باره طرح گفتگو، در مورد به رسمیتشناختن طالبان، زمانی همرسانی میشود که زنان افغانستان از تمام حقوق انسانی شان محروم شدهاند. زنان از حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست، هنر، اجتماع و فرهنگ حذف گردیدهاند. در آخرین مورد، زنان کارمند در دفاتر ملل متحد نیز از اجرای وظیفه منع شدند.
همزمان با این قطعنامه، روز شنبه (۸ ثور) اعضای جنبشهای اعتراضی زنان در شهر کابل، دست به اعتراض خیابانی زدند و این شعارها را همرسانی کردند: «طالبان بیغیرت، مسئول درد ملت»، «آنتونیو گوتریش از لابیگری به طالب دست بکش»، «آمنه محمد تروریست را مکن حمایت»، «نشست کشورها در دوحه، تکرار اشتباه گذشته»، «به رسمیت شاختن طالبان مساوی به قتل زنان» و «طالب جنایت میکند جهان حمایت میکند».
همچنان، این زنان معترض، قطعنامهای را صادر کردند که در آن آمده است: «به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان، به رسمیت شناختن تروریزم است»، «طالبان شایستهای به رسمیت شناختهشدن و قرارگرفتن در جایگاه حکومت و نماینده مردم افغانستان نیست». از جانب دیگر، در این قطعنامه آمده است که «موضع سازمان ملل متحد در قبال رفتارهای ضد بشری و سیاستهای خصمانهای طالبان علیه مردم کشور به خصوص زنان، باید روشن، قاطع و پیگیرانه بوده و برخورد سلیقهای و موردی برای تامین حقوق زنان صورت نگیرد».
همزمان با این، پناهندههای افغانستان در اسلامآباد، دوسلدورف، پاریس، استراسبورگ، اسلو، ژینو و آسپانیا بر ضد طالبان تظاهرات کردند. از ملل متحد و کشورهای قدرتمند جهان خواستند که از گفتوگو در مورد به رسمیتشناختن طالبان خودداریکنند. به باور این اعتراض کنندهها طالبان یک گروه تروریست، جنایتکار و زنستیر هستند که شایسته حکومتداری در افغانستان نیستند.
طی دو هفته اخیر، بعد از سخنان آمنه محمد، صف بندیها فشرده شدند. نهادهای حقوق بشری، سیاستمداران در کشورهای اروپایی و تعدادی از سیاستمداران در آمریکا، نیز در مورد به رسمیت شناختهشدن طالبان مخالفت کردند.
اکنون تمام چشمها به نشست دوحه دوخته شده که نتیجه آن برای جهان و مردم افغانستان چه خواهد بود. آیا قطعنامه شورای امنیت ملل متحد، اعتراض فعالان مدنی و نویسندههای افغانستان و اعتراض جنبشهای اعتراضی زنان در افغانستان تاثیری بر این نشست خواهد داشت یاخیر؟
نشست دوحه، در غیاب نمایندههای زنان افغانستان برگزار میشود. اما یکی از موضوعات جدی در آن احتمالاً مسئله زنان در افغانستان است.
نشست دوحه، برای جنبشهای فمینیستی و فعالان حقوق زن، این پیام را میرساند که زنان، در این جهان پدرسالار، کار زیاد در پیشدارند. رویای رسیدن به برابری و زندگی عاری از سلطه و ستم، تا هنوز به واقعیت تبدیل نشده است.
اما زنان و دختران افغانستان، در ابتدای گام نهادن به سمت این رویایی است که در اطراف آن لشکریان تا به دندان مسلح قبیلوی، مذهبی، تروریست و جنایتکار طالبان حلقهزدهاند. درهم شکستن این حصار شوم، ممکن است؛ اما با اراده آهنین و مبارزه پیگیر و خستهگی ناپذیر دخترانی از جنس آگاهی و دانایی.