طالبان در سال ۱۴۰۲، شماری زیادی از دختران و زنان را به بهانهی بدحجابی و بیحجابی توقیف و زندان کردند که با واکنش شدید نهادهای حقوق بشری مواجه شد. اکنون نیز این وضعیت در زیر پوست شهرها و خیابانها ادامه دارد، اما به روش متفاوت، و پنهان از نگاه رسانهها و نهادهای حقوق بشری.
روز پنجشنبه (۲۰ ثور ۱۴۰۳)، ماموران امر به معروف طالبان همراه نظامیان این گروه در خیابانهای دشت برچی کابل، زنان و دختران را مورد تهدید قرار میدادند.
یک تیمی از منسوبان امر به معروف طالبان، با شماری از نظامیان این گروه در ساحهی تانک تیل دشت برچی تا پیش روی برچی سیتیسنتر، زنان و دختران را متوقف میکردند و آنان را تهدید میکردند که حجاب را مراعات کنند.
به دو مورد از این تهدیدات اشاره میشود. مورد اول در جلو رستورانت شبهای کابل بود. ملاهای طالبان در میان جمعیت، جلو راه دو دختر جوان را که در حال عبور از پیادهرو بودند مسدود کردند. طالبان با چهرههای خشن و بر افروخته بر دختران تشر زدند: «شما دختران چرا این قدر چشم سفید هستید. مگر خانواده ندارید که با این وضعیت و سر و صورت به بازار بیرون میشوید. حجاب را مراعات کنید که باز هم مثل پارسال شمار را به زندان میبریم». این سخنان در حالی به دختران گفته میشد که دو تن از عساکر طالبان با کلاشینکوفهای آمادهی تیراندازی، دختران را محاصره کرده بودند.
هردو دختر با رنگهای پریده و چشمان که حکایت از نگرانی و ترس داشت، به آرامی گفتند: «قاری صاحب! ما چادر و روسری داریم. بازهم ببخشید دیگر تکرار نمیشود». باز ملای طالب با تهدید گفت: «اینبار از گناه تان میگذریم. دیگر تکرار نشود». دختران با برداشتن قدمهای تندتر و بلندتر از کوچهی تانک تیل به سمت لیسه عبدالرحیم شهید رفتند و داخل کوچه گم شدند.
مورد دوم در جلو برچی سیتیسنتر اتفاق افتاد. همین تیم امر به معروف، مسیر یک خانم را با دو دخترش مسدود کرد و با لهجه فارسی-پشتو به آن خانم گفت: «تو چه قسم مسلمان هستی. مگر فامیلات برایت نگفته که حجاب داشته باشی.» خانم که از شدت ترس زباناش بند شده بود، ناخودآگاه دستهای خود را به گردن دختران جواناش حلقه کرده شروع کرد به گریه.
طالبان با دیدن آن خانم که از شدت ترس میلرزید، کوتاه نیامد. بر او فریاد زد: «این دختران هم همرای تو هستند. آنها دختران ات هستند؟» در حالی که چشمان آن خانم پر از اشک بود گفت: «آری قاری صاحب اینها دخترانم هستند.»
مولوی با دیدن وحشتی که در چهرههای آن خانم و دختراناش نقش بسته بود، به تهدید کردن ادامه داد و گفت: «شما زنان بسیار فاسد و بیچشم هستید. با این وضعیت خراب به سرک و بازار بیرون میشوید. شیطان میگوید که همین لحظه همهی تان را در موتر انداخته حوزه ببریم.»
قابل یادآوری است که در کنار تیم ملاهای امر به معروف طالبان، یک تن ملای شیعه نیز حضور داشت. او نیز با آن خانم گفت: «قوما، مولوی صاحب راست میگوید. حجاب را مراعات کنید. شما نام همه را بد میکنید. اینبار شما را کار ندارند. اما تکرار نشود». ملای طالب برای آن زن گفت: «بروید. گم شوید. بار دیگر شما را نبینم». آن زن و دختراناش بدون گفتن یک کلام، در میان جمعیت افسرده و ترسیده ناپدید شدند. این برخورد توهینآمیز طالبان، برای یک عمر روان آنها را دچار ترومای آزاردهنده میکند.