نویسنده: محمد رجا
در جهانی که گرامیداشت «آزادی مطبوعات» به سنتی بینالمللی بدل شده، افغانستان در سایهی حکومت طالبان به سرزمینی تبدیل شده که صدای حقیقت یا در گلو خفه میشود یا زیر فشار تهدید و شکنجه خاموش میگردد.
گزارش تازهی سازمان عفو بینالملل، به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات (۳ می)، تصویری سیاه از وضعیت روزنامهنگاری در افغانستان ارائه میدهد. بنابر یافتههای این سازمان، میان آگست ۲۰۲۱ تا سپتمبر ۲۰۲۴، دستکم ۳۳۶ روزنامهنگار و کارمند رسانهیی در افغانستان به دلیل پوشش گزارشهای انتقادی یا مستقل، بازداشت، شکنجه یا تهدید شدهاند.
عفو بینالملل هشدار داده که این جو خفقانآور، نهتنها حقوق اساسی خبرنگاران را تهدید میکند، بلکه چشم مردم افغانستان را نیز بر واقعیتهای تلخ کشورشان میبندد. ممنوعیت برنامههای خبری انتقادی، سانسور محتواهای سیاسی و محدودسازی گفتوگوها بر مبنای معیارهای ایدئولوژیک و منافع قبیلهیی یک قوم، تنها بخشی از تصویر مبهمی است که اکنون بر سیمای رسانههای افغانستان سایه انداخته است.
اما در ورای این ارقام سرد، انسانهایی ایستادهاند با روایتهایی داغ از زیستن در خطر.
صدای خفهشده پشت میکروفون خاموش
زینب (نام مستعار)، خبرنگار سابق یکی از رادیوهای محلی در مناطق مرکزی افغانستان، از روزهایی میگوید که برای خواندن خبر، چادرش را کنار میزد، اما حالا باید برای زنده ماندن، صدایش را پنهان کند:
«وقتی طالبان آمدند، اول برنامههای ما را “بازبینی” کردند، بعد گفتند فقط اخبار رسمی بخوانیم، بدون تحلیل. روزی که برنامهی گفتوگویمان را بستند، فهمیدم قرار نیست فقط سکوت کنیم، باید هم بترسیم و هم سکوت کنیم.»
روایت او تنها نمونهیی از دهها خبرنگاری است که به خودسانسوری کشانده شدهاند یا اساساً از دایرهی رسانه بیرون رانده شدهاند.
طالبان، از نخستین روزهای بازگشت به قدرت در ۲۰۲۱، گفتمان دوگانهیی را پیش گرفتند: وعده به جامعهی جهانی مبنی بر رعایت «نسبی» حقوق و آزادیها، و در گفتار، اعمال محدودیتهای سختگیرانه و وحشیانه توأم با خشونت، بازداشت، زندان و شکنجه بر اهالی رسانه.
تعطیلی رسانههای مستقل، محدود کردن برنامههای زنده و ممنوعیت پخش محتواهایی که «مخالف ارزشهای قبیلهیی-اسلامی پشتونها» تلقی میشوند، همه در راستای سیاستی است که میکوشد روایت رسمی و بدوی از جامعه، به تنها روایت ممکن بدل شود.
خبرنگاران؛ سربازان بیسنگر جبههی حقیقت
جواد (نام مستعار)، خبرنگار تحقیقی از کابل، دو بار بازداشت و چندین بار احضار شده است. او میگوید:
«بار دوم گفتند اگر گزارش دیگری دربارهی فساد یک فرماندهی محلی بنویسی، زنده بیرون نمیروی. از همان روز دیگر قلمم را بوسیدم و گذاشتم کنار. حالا برای گذراندن چرخ زندگیم، روزها روی چهار چرخ، کچالوفروشی میکنم.»
در این میان، بسیاری از خبرنگاران یا به مهاجرت پناه بردهاند، یا به فعالیتهای غیررسانهیی روی آوردهاند. اما تبعید، پایان فشارها نیست؛ بسیاری از اهالی رسانهیی افغانستانی در خارج از کشور نیز هدف تهدیدهای فرامرزی و اخراج اجباری قرار دارند.
سازمان عفو بینالملل تأکید کرده که شرایط کنونی باعث شده افغانستان در زمرهی بدترین کشورها از نظر آزادی مطبوعات قرار گیرد. این در حالی است که افغانستان تا پیش از ۲۰۲۱، با وجود همهی چالشها، دارای یکی از پویاترین جامعههای رسانهیی در کل منطقه بود.
اکنون اما، پلتفرمهای گفتوگو تعطیل شدهاند؛ گفتگوهای زنده به مونولوگهای حکومتی تبدیل شده و ترس از «گزارش آزاد» بر فضای رسانهها سایه انداخته است. در افغانستان کنونی فقط یک نفر زمام تمام امور زندگی مردم را در دست دارد؛ تنها یک نفر میفهمد، تنها یک نفر دستور میدهد و دگران باید فرمانبردارِ بیچونوچرای آن حاکمِ جبارِ مطلقالعنان باشند.
عفو بینالملل در گزارش خود از جامعهی جهانی خواسته است تا نهفقط به محکومیتهای لفظی، بلکه به اقدامات عملی روی آورند. این سازمان خواستار حمایت قانونی، روانی و مالی از روزنامهنگاران افغانستانی شده و تأکید کرده که نباید اجازه داد این گروه حرفهیی، قربانی فراموشی شود.
در جهانی که جریان آزاد اطلاعات، پایهی دموکراسی تلقی میشود، افغانستان در سکوتی عمیق فرو رفته است. گزارش عفو بینالملل، یادآوری تلخی است از اینکه برای خبرنگاران افغان، روز جهانی آزادی مطبوعات نه جشنی، که روزی برای سوگواری صداهای خاموششده است.
در این میدان، اگر جهان صدای خبرنگاران افغانستان نباشد، سکوتِ آنها، بسیار گران تمام خواهد شد.