نامه هدا خاموش به وزیران خارجه کشورهای غربی

عالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جنابان:

با درود و ارادت!

در این نامه بر آنم که یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار دیگر توجه شما را به وضعیت مردم افغانستان، به ویژه زنان، جلب کرده تصویر عینی و واقعی از رفتار طالبان در برابر زنان و مردم افغانستان ارایه کنم.

این نامه در واقع از نشانی همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زنان افغانستان نوشته شده است؛ زنانی که هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاد و هم‌پای تبعیض‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قد کشیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و تا این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا رسیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند که امروز در مقاومت و مبارزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عدم خشونت برای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی در برابر زن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستیزترین، بدوی‌ترین و ظالم‌ترین گروهی به نام طالبان قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. همان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گونه که درد زن افغان کهنه و طولانی است، مبارزات آنان، برای از میان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداشتن این همه تبعیض و سیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بختی نیز طولانی است. در بیست سال گذشته در میان دود باروت و دهشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افگنی درس خواندیم، کار کردیم و برای دستیابی به حقوق انسانی خویش مبارزه کردیم. دو دهه‌ی گذشته در افغانستان هر چند که برای ما زنان آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قدر آرمانی نبود؛ ولی به حداقل حقوق خویش که همانا آزادی، آموزش و کار باشد دست یافتیم؛ اما پس از به قدرت رسیدن طالبان در پانزدهم ماه اگست ۲۰۲۱ تمام حداقل دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوردها و ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نوپای دموکراتیک در سرزمین ما به نابودی گرایید.

من به نمایندگی از زنان معترض و مبارز افغانستان در نشست اسلو اشتراک کردم.

مواردی را که نماینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی طالبان در این نشست به جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جهانی در مورد حقوق زنان وعده سپرد، برای‌تان یاد آور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوم تا بدانید که طالبان به هیچ تعهدی پای‌بند نبوده و به هیچ یکی از وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود عمل نکردند.

۱ـ طالبان وعده کردند که مکاتب را به روی دختران دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی متوسط و لیسه در بهار ۱۴۰۱ باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند؛ اما در عمل به دختران اجازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی رفتن به مکتب را ندادند. آموزش از حقوق گفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وگو ناپذیر زنان افغانستان است؛ هیچ گروهی حق ندارد بر سر آموزش دختران ما معامله کنند. طالبان به دلیل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی و اعتقادی، آموزش دختران افغانستان را گروگان گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. هیچ کشوری نباید در برابر آموزش دختران افغانستان، برای طالبان امتیاز بدهد. دروازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مکاتب باید بدون هیچ پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شرطی، به زودترین وقت باز گردند.

۲ـ طالبان وعده دادند که بودجه‌ی مشخص به وزارت زنان اختصاص داده، وزارت امور زنان را فعال میکنند؛ اما برخلاف وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان، هیچ بودجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای وزارت زنان در نظر نگرفتند. برعکس وعده-های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان، زنان را از ادارت دولتی و حتا نهادهای بین‌المللی مانند: WFP کنار زدند و همچنان برای زنان محدودیت سفر، کار و آموزش ایجاد کردند.

۳ـ در نشست اسلو وعده دادند که قاضی‌های زن را دوباره، سر کارشان برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردانند که به این وعده هم عمل نکردند.

۴ـ طالبان پس از نشست اسلو سخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و بدوی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین قوانین را بر زنان و مردم افغانستان وضع کرده-اند. مردم را در خیابان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها شلاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند. زنان را از حضور در مجامع عمومی منع کردند. مکان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تفریحی را به زنانه و مردانه تقسیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی کرده و خانواده‌ها را از رفتن به تفریح‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها منع کردند. حریم خصوصی مردم را نقض کرده، بدون هیچ حکمی، تلاشی خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خانه راه انداخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و هزاران جنایت دیگر. آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به هیچ کدام از وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان در قبال زنان، عمل نکردند بلکه در عمل زنان را به بهانه‌های مختلف به بند و زندان کشیده و تیرباران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. هر صبح جنازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زنی با دست و پای بسته پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که به آنان تجاوز شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و سپس به قتل رسیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند؛ نمونه‌اش تیرباران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدن پرستاری در بلخ است .

۵ـ در نشست اسلو امیرخان متقی، در جریان نشست به مقامات طالبان تماس گرفت که‌ تمنا پریانی، خواهرانش و پروانه ابراهیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیل را پیدا کرده، آزاد کنند. در ضمن هر گونه ارتباط طالبان با ربوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدن این دختران معترض را رد کرد؛ اما بعدا مشخص شد نه تنها این دختران را طالبان ربوده بودند، بلکه ۳۱ دختر معترض دیگر را نیز ربوده زندانی و شکنجه کردند و از آنان اعتراف اجباری گرفتند که نوار تصویری آن به هدف سرکوب اعتراضات حق‌خواهانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای زنان از سوی وزارت داخله طالبان نشر شد.

۶ـ در نشست اسلو وعده دادند که حکومت را همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شمول می‌سازند؛ اما در عمل به حذف مخالفان فکری و سیاسی خود پرداخته و تفتیش عقاید را پیش گرفتند. از کارمندان دولت پیشین و روشنفکران توبه‌نامه خواستند؛ نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن شهاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الدین دلاور، سرپرست وزارت معادن است که از کارمندان پیشین این وزارت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خانه توبه‌نامه خواسته بود. نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دیگر هم این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که از مهران موحد، روشنفکر دینی بخاطر گرفتن پاسپورت، ندامت‌نامه خواسته شده است .

۷ـ طالبان بارها گفتند که افغانستان خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مشترک تمام اقوام و مذاهب است و آنان عفو عمومی اعلام کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند؛ اما در عمل خلاف گفته‌های خود عمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند؛ نظامیان پیشین را می‌کشند و مساجد شیعیان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندند.

با در نظر داشت آن چه گفته شد، طالبان قابل اعتماد نیستند و با گذشت هر روز چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی واقعی آنان هویدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.

به این اساس، ما از کشورهای جهان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم که از هرگونه تلاش برای به رسمیت شناختن این گروه بر خودداری کرده و با این گروه سنجیده رفتار کنند.

در این نامه مطالبات و اقدامات مشخصی را مطرح می‌کنیم. آرزو داریم که این مطالبات برای کمک به اعاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حقوق زنان و مردم افغانستان از سوی کشور شما برآورده شود.

۱ـ همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مقامات طالبان، بدون استثنا مورد تحریم قرار بگیرند. این تحریم‌ها باید شامل ممنوعیت سفر مقامات طالبان و منجمدشدن دارایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و املاک آنان در بیرون از افغانستان باشند.

۲- اولیگارگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و کشورهایی که از طالبان حمایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند یا با آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مراوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی سیاسی و بازرگانی دارند تحریم شوند.

۳- به هدف فشار بیشتر بودجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پیشنهادی کشورها، در بخش آموزش و پرورش، به حالت تعلیق درآیند.

۴- از عادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدن روابط طالبان با جهان جلوگیری گردد.

۵- جنایت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جنگی و بشری طالبان در یک دادگاه بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی بررسی شوند و مورد پی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرد قرار بگیرند.

۶ – افغانستان نیازمند عدالت انتقالی است. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی طالبان در یک روند سیاسی یا قضایی عدالت انتقالی به مردم افغانستان پاسخ بدهند.

۷- افغانستان متشکل از گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و اقوام مختلف است. برای تضمین حقوق و مشارکت سیاسی همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم، ایجاد یک نظام فراگیر، مسئول و پاسخگو ضروری است.

بابت توجه شما سپاسگزارم. ما زنان معترض افغانستان مشتاقانه منتظر نظر شما هستیم.

با احترام،

هدا خموش، شاعر، نویسنده و مدافع حقوق زنان

اسلو ۱۰ آپریل ۲۰۲۲

به اشتراک بگذارید: