نویسنده: سائمه سلطانی
پارلمان تایلند روز جمعه، ۲۶ اسد، پائونگترن شیناواترای ۳۷ ساله را نخستوزیر این کشور انتخاب کرد. البته قدرت در خانوادهی پائونگترن ارثی بوده و قبل از او پدرش تاکسین شیناواترا از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، شوهرعمهی او سومچای وونگسوات در سال ۲۰۰۸ و عمهاش یینگلاک شیناواترا، اولین نخستوزیر زن در این کشور از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، به ترتیب نخستوزیری این کشور را بر عهده داشتند.
تلاش برای حفظ قدرت خانوادگی، حزبی و موقعیت طبقاتی ظاهراً حتا سدهای زنستیزی و فاشیسم نژادی را نیز میشکند و از آن عبور میکند؛ اما همانطور که ذکر شد، این عملکرد مبتنی بر تلاش برای حفظ قدرت است. بنابراین، نه تنها شکل ابزاری از مبارزات جنسیتی و فاشیستی دارد، بلکه حافظ تضاد جنسیتی و نژادی است. هرچند که استفاده از مفهوم نژاد منطق علمی ندارد و در این اواخر کاربرد آن معمولاً بار تفهیمی سوژهی بحث را در نوشتارها داشته است.
برای مثال، در آمریکا نخستینبار باراک اوباما از حزب دموکرات، که یک رنگینپوست است، برای سمت ریاست جمهوری کاندیدا شد؛ اما پیروزی او هیچ تغییری در سرنوشت کلی و کاهش میزان اعدام رنگینپوستان آمریکایی نیاورد؛ حتا رویکرد حمایتی حزب دموکرات در قبال دفاع از آنها نیز شکل نگرفت. به همین ترتیب، زنان زیادی بعد از پایان جنگ جهانی دوم به موقعیتهای اعلای قدرت دست یافتند؛ از جمله حلیمه یعقوب، رئیسجمهور سنگاپور و شیخ حسینه، نخستوزیر بنگلادیش، اما پیروزی هیچیک از آنها در چنین موقعیتهایی، مبارزه با مردسالاری و سلسله مراتب طبقاتی جنسیتی را کلید نزد.
اگر مقایسهی دیگر انجام شود، انتخاب پائونگترن شیناواترای به صفت دومین زن در پست نخستوزیری تایلند در حالی صورت میگیرد که زنان افغانستان بعد از حاکمیت اول مجاهدین و دور اول طالبان، اکنون سومین دور محرومیت و حذف جمعی را تجربه میکند و از همهی حقوق انسانیشان محروماند. اینکه چرا زنان در یک قسمت آسیا به سطح کنترل قدرت و رهبری میرسند و در نقطهی دیگر آن، مانند افغانستان، تحت دستورات مردسالارانهی مردان قرار میگیرند، در کنار دیگر عوامل تعیینکننده، به تفاوت ماهوی سکولاریسم و مذهب سیاسی برمیگردد.
اسلام سیاسی شبیه سرطان مادهیی است که دهههاست رژیم آپارتاید جنسیتی را در اشکال خفیف و شدید آن در افغانستان حاکم ساخته و حق زندگی و حتا زندهماندن را از زنان سلب کرده است. اگر قرار باشد زنان افغانستان به موقعیت بهتری دست یابند، باید مبارزهی خود را با اسلام سیاسی اعلام کنند و این پایهی محکم و حافظ مردسالاری را بشکنند.