کاش داخل این مشک زهر می‌داشتی

موسی ظفر
عزیزم،
کاش داخل این مشک، این چایجوش و این جام، آب نه که زهر می‌داشتی. می‌بردی به پدرت می‌دادی که پایت را از مکتب گرفته است. به سران قومت می‌دادی که بلندی قامت‌شان را به خمی قامت تو می‌بینند. به ما مردان افغانستان می‌دادی که نتوانستیم این نگاه پر از حسرت تو را به نگاه پر از مهر تبدیل کنیم.
در دنیایی که کودکانی به سن تو از زندگی لذت می‌برند و در پارک بازی می‌کنند تو باید رنج بکشی. تو باید بردگی کنی تا چیزی از غیرت ملا هبت‌الله کم نشود. باید سؤتغذی باشی تا حساب بانکی فاروق وردک چاق باشد.
پادشاهی و امارتی که بر شانه‌های خمیده این دختر پشتون بنا شده باشد به اندازه یک کفش پاره ارزش ندارد. بروید خوش باشید که شما میدان را برده‌اید و رقیبان را شکست داده‌اید. عکس این دختر بر تخت و تاج و امارت‌‌تان تف می‌اندازد. بر غیرت و شهامت و افتخارات پوچ‌تان تف می‌کند. باور ندارید؟ به چشمان این دختر دقت کنید.

به اشتراک بگذارید: