نویسنده: محمد رجا
کتاب «آنچه بر یک رود میگذرد» نوشتهی مهدی منادی، با نگاهی عمیق و روایتمحور، بخشی از واقعیت تلخ و ناگفتهی مهاجرت را به تصویر میکشد. این اثر، داستان زندگی یک مهاجر افغانستانی در ایران را روایت میکند؛ کودکی که در ایران متولد میشود، از خانواده جدا میافتد، بیهویت بزرگ میشود و در نهایت به افغانستان بازمیگردد؛ سرزمینی که در آن نیز از امنیت، هویت و تعلق خبری نیست.
منادی، با بهرهگیری از زبان ساده و در عین حال تأثیرگذار، تجربهی زیستهی خود را به مثابه نمایندهیی از هزاران مهاجر افغانستانی بازگو میکند. او از دوران کودکی آغاز میکند؛ از خانوادهیی ازهمگسیخته و تنهایی کودکانهیی که بر بستر مهاجرت شکل میگیرد. اما این جدایی خانوادگی، تنها نقطهی آغاز رنج نیست؛ جامعهیی که مهاجر را نمیپذیرد، با تبعیض، تحقیر و نگاههای بیگانهساز، هویت فردی و جمعی او را نشانه میرود.
«آنچه بر یک رود میگذرد» فراتر از یک زندگینامهی شخصی، به مثابهی سند اجتماعی و فرهنگی، روایتی است از زندگی نسلی که در ایران به دنیا آمد اما هرگز «ایرانی» شناخته نشد. نسلی که میان مرزهای جغرافیایی، ذهنی و فرهنگی سرگردان ماند و در هیچجا احساس تعلق نیافت.
بازگشت به افغانستان نیز پایانی بر این رنج نیست؛ بلکه آغاز فصل جدیدی از دشواریها است. نویسنده در این بخش، با نگاه انتقادی، به مسائلی چون شکافهای قومی، تبعیضهای نژادی، زبانی و مذهبی میپردازد؛ مسائلی که همچنان بر زندگی شهروندان افغانستان سایهی تیره و تار افکندهاند.
منادی، با صداقت ستودنی و لحنی بیپیرایه، تلاش کرده است تا رنج انسانِ مهاجر را نهتنها از منظر فردی، که به مثابهی یک واقعیت جمعی و تاریخی ثبت کند. «آنچه بر یک رود میگذرد» را میتوان دعوتی دانست برای درک بهتر هویت، دردِ بیجایی، و تلاش برای ماندن و بودن، حتا در غیاب مکان و امنیت.
سید مهدی منادی در مقدمهی کتاب آنچه بر یک رود می گذرد مینویسد: این اثر، هدیهی چهل سالگی به خودم است. من در واژهها و جملههای آن، فراز و نشیبهای زندگی و چگونگی «بودن و شدنم» را جستوجو کردم. در لابهلای فراز و فرود، درک بهتری از الگوها و سازههای فکریم یافتم که به آگاهانهتر زیستنم، کمک میکنند. من همزاد آدمهای زیادی هستم که آنها با من در این سفر درونی، احتمالا خود را پیدا خواهند کرد. همچنین روشن استکه داستان زندگی هر فرد، پنجرهیی به واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان اوست که ثبت آنها امکان بهرهگیری از درسهای رفتار جمعی آن دوره را میسر میکند. در حقیقت «هر زندگی یک تاریخ است».
خواندن این اثر، بهویژه برای نسل جوان، میتواند نگاهی تازه به مسألهی مهاجرت، هویت و عدالت اجتماعی بگشاید؛ نگاهی فراتر از کلیشهها، مبتنی بر واقعیت و آکنده از تلخی و صداقت.