بهنام خدای عدالت و آزادی
۱۵ آگوست ۲۰۲۱م روز سیاه و غمانگیز در تاریخ کشور ما است. در این روز در نتیجهی یک توطئهی بینالمللی و منطقهیی تلاشهای مردم افغانستان برای استقرار مردمسالاری و حاکمیت قانون سبوتاژ گردید و کشور را طبق توافقنامهی ننگین دوحه به یک گروه تروریستی تسلیم کردند.
در پی این رویداد ننگین و معامله سرنوشت مردم افغانستان، بسیاری از ارزشها و دستآوردهایی که مردم افغانستان در طی دو دههی گذشته به دست آورده بودند، نابود گردید. با تسلط طالبان، جامعهی زنان از حقوق انسانی و مدنیشان، حق تحصیل، کار و بروز شخصیت انسانیشان، محروم شدند. بسیاری از زنان برای مطالبهی حقوق انسانی و مدنیشان به زندان افکنده شدند و به حیثیت انسانیشان اهانت شدند.
در این مدت مردم از حق خویش مبنی بر مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی منع شدند. دموکراسی، مردمسالاری و شایستهسالاری، در معرض اتهام گروه ددمنش و بیگانه با دانش و فهم قرار گرفت که با حکمرانی معاصر بیگانهاند. طالبان به عنوان ابزار نفوذ هژمونی جهانی در کشور ما تنها به لغو قانون اساسی و مصادرهی مردمسالاری و نابودی نهادهای برخاسته از ارادهی مردم بسنده نکردند. بلکه با تخریب نصاب درسی در مکاتب و دانشگاهها صدمهی جبرانناپذیری را به روند توسعه و رفاه در کشور رساندند.
با تحمیل طالبان بر کشور، ظلم و استبداد و کشتارهای فراقانونی و انتقامگیری از فعالین مدنی، معترضان، بزرگان قومی و مخالفان سیاسی بر کشور مستولی گشت و گراف فقر و بیکاری و رکود اقتصادی به شکل فاجعهباری بالا رفت. مردم در وضعیت ناگوار و دردآوری قرار گرفتند. در نتیجهی فقر و بیکاری و خودکامگی که بر کشور مسلط شد، حدود ۸ میلیون شهروند افغانستان ناگزیر به ترک کشور و مهاجرت شدند و این روند متأسفانه همچنان ادامه دارد. این فروپاشی نه تنها بهعنوان یک بحران سیاسی و امنیتی بلکه بهعنوان نمادی از خیانت به آرزوها و امیدهای مردم افغانستان تلقی میشود.
با درک وضعیت ناگوار کشورمان افغانستان و براساس نقش جهان و منطقه در تعیین جنگ و صلح در افغانستان ما پناهجویان افغانستان در تهران، در روز سیاهی که آغاز سیهروزی و تلخکامی مردم افغانستان است، یکبار دیگر خواستههای خویش را به جهان و کشورهای ذیدخل در وضعیت افغانستان چنین پیشکش میکنیم:
1 – طالبان در کشور سبب نقض گستردهی حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان و کودکان گردیده است. آزادیهای فردی و حقوق شهروندی بیرحمانه مورد تعرض قرار گرفته بر آزادیهای اجتماعی و فعالیت رسانهها، محدودیتهای جدی اعمال گردیدهاند. زنان از حق تحصیل و کار محروم شدهاند. بسیاری از شبکههای تلویزیونی خصوصی با یورش ملیشههای طالبان مواجه گردیده و نشراتشان متوقف و ملکیتهایشان مصادره گردیده است. بناءً خطاب به جهان و جهانیان و ملتهای جهان که داعیهداران دموکراسی و ارزشهای حقوق بشری هستند میگویم اینکه گروه طالبان نمادی از وحشت و ترور هستند. هرگز همپیمان استراتیژیک جهان امروز، بوده نمیتوانند. پس راهبرد تعاملی جهان و دلبستن به گروهی که انسانیت را به رسمیت نمیشناسند اشتباه محض و غیر قابل جبران است. پس کنار مردم افغانستان باشید!
2 – با تسلط طالبان اقتصاد افغانستان فرو پاشیده است. از حجم صادرات و واردات کاسته شده و پروژههای عمرانی در بخش زیرساختها متوقف گردیده است. کمکهای بینالمللی در محور تقویت حاکمیت خونخوار طالبان محدود شده است. فرار سرمایهها به شدت ادامه دارد. وضعیت معیشت مردم به دلیل کمبود منابع، بالارفتن گراف بیکاری و گماشتهشدن اعضای طالبان در راس سکتورهای حساس حکمرانی و همچنان فساد در استخدام و قراردادهای دولتی به شدت صدمه دیده و شرایط را برای مردم سخت و بحرانی کرده است. طالبان عامل تحمیل فقر مزمن بر مردم افغانستان و بهخصوص زنان افغانستان هستند. بناءً با ادامهی این وضعیت دامنهی فقر در افغانستان گستردهتر میشود که قربانی آن را مردم افغانستان میپردازند. پس از سازمان ملل میخواهیم پیرامون عاملان فقر و گرسنگی مردم افغانستان، که گروه طالبان هستند، اقدام جدی کنند.
3 – پناهجویی و بحران مهاجرت واقعیت تلخ و غیرقابل انکار است که بعد از تسلیمی افغانستان بهدست گروه طالبان سبب چالشهای بیشتری برای مردم افغانستان گردیده است. بر اساس بیانیهی سازمان جهانی مهاجرت پس از تسلط طالبان هشت میلیون شهروند افغانستان مجبور به ترک کشور گردیدهاند. قسمت اعظم این مهاجرین به کشورهای همسایه، بهویژه ایران و پاکستان و تعدادی زیادی نیز به کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، امریکا، کانادا و استرالیا پناه بردهاند. موج مهاجرت همچنان به دلیل ظلم و استبداد طالبان ادامه دارد. شایان ذکر است که گسترش فقر و گراف بالای بیکاری در نتیجهی سوءمدیریت، بحران انسانی بزرگی را به وجود آورد است. مهاجرت که طبق قانون بینالملل برای تمام انسانها صرفنظر از مرزهای سیاسی و جغرافیایی یک حق پنداشته میشود و همچنان مطابق کنوانسیونهای بینالمللی مهاجرت در چنین وضعیت مهاجرین افغانستان حق دارند مورد حمایت نهادهای امدادگر و کمیساری عالی سازمان ملل قرار گیرند؛ اما متأسفانه سازمان ملل مسئولیتاش را با سکوت پیرامون مهاجرین افغانستان خلاصه ساخته است.
سازمان ملل نباید مسئولیتهای اخلاقی، انسانی و جدانی خویش را سیاسی کرده و مردم افغانستان را قربانی منافع بازیهای استخباراتی سازد.
4 – رابطهی طالبان با تروریستان بینالمللی و منطقهیی انفکاکناپذیر است. با تسلط طالبان بر افغانستان، این کشور عملاً به پناهگاه امن تروریزم منطقهیی و بینالمللی تبدیل گردیده است و طالبان نهادهای حاکمیتی کشور را در اختیار تروریستان قرار دادهاند. طالبان عملاً برای بیستودو گروه تروریستی زمینهی فعالیت در افغانستان را فراهم کرده است؛
القاعده، تیتیپی، داعش، جیشالعدل و جندالله با استفاده از خاک افغانستان امنیت جهان و منطقه را تهدید میکنند. این گروهها پروژهی مشترک با طالبان دارند و عملاً ماشین جنگی و ظرفیتهای تخنیکی خویش را در خدمت طالبان قرار دادند که این مسأله نه تنها امنیت منطقه بلکه امنیت جهان را تهدید میکند. پس تا دیر نشده جهت مبارزه با تروریزم جهانی اقدام کنید.
5 – عطف توجه سازمان ملل متحد عرض میکنیم که مردم افغانستان از زندگی تحت حاکمیت نامشروع این گروه مستبد به ستوه آمدهاند؛ ظلم، سرکوب، محرومیت دختران از آموزش و حذف زنان از ساختار سیاسی و اجتماعی قابل تحمل نیست. پس تعامل با چنین گروهی به معنای پاگذاشتن روی منشور سازمان ملل و تمام کنوانسیونهای بینالمللی و حقوق بشری است. مردم افغانستان از تشکیل حکومت فراگیر از طریق پروسهی ملی تحت نظارت نمایندهی سازمان ملل حمایت میکنند و جز این راه دیگری برای حل بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و انسانی وجود ندارد.
پناهجویان افغانستان مقیم تهران ۲۰۲۴/۰۸/۱۱