تراژدی خودسوزی زنان در افغانستان (در پیوند به خودسوزی عابده در ولایت غور)

نویسنده: فریدون

خودسوزی زنان افغانستان، فریاد اعتراض و «نه» گفتن به وضعیت ناپسند و نادلخواه موجود است. به آتش کشیدن خود، آتش‌زدن به خرمن هستی هنجارهای سنگ و سمنت جامعه‌ی افغانستانی است. «خودسوزی» زنان افغانستانی، مانیفیست و پروتست زنانی‌ است که در بین سنگ آسیاب هنجارها و فرهنگ و رسوم نابخردانه و کهنه خرد می‌شوند. هرگاه زنی در افغانستان خود را آتش می‌زند، آهنگ رهایی وی نیز طنین‌انداز می‌شود از چنگال دد و اهریمن جامعه‌ی پیشاآپدیت‌شده‌ی افغانستانی.

عابده و عابده‌هایی که در قلمرو تاریک و سیاه افغانستان خودسوزی خود را امضا می‌کنند، اقدام‌شان راهپیمایی تک‌نفره علیه نابسامانی و نابهنجاری جامعه‌ی موجود است. درست است که در اصل کارشان نادرست است، ولی در نوع خودش اقدامی است از سر ناچاری برای رهایی خود. خودسوزی، جریان عدالت‌خواهی زنان افغانستان است؛ اما به شکل تراژیک و غمبار که جریان عدالت‌خواهی را با نابودی به پایان می‌رساند.

خودسوزی زنان در افغانستان شورش آنان علیه وضعیت موجود است؛ اعتراضاتی که از سر ناچاری، ناتوانی، بی‌کسی و بی‌حمایتی در نهایت خودش را می‌سوزاند. آن زنی که توان برهم زدن وضعیت ناجور و نابسامان موجود را ندارد، خودش را آتش می‌زند تا به همگان چنین فراخوان بدهد: «من اعتراض دارم. وضعیت ناجور است. من خود را در شعله‌های آتش می‌سوزانم تا اعلام کنم که فضای موجود زهرآگین است و ضد خواسته‌های انسانی.

اعتراضات زنان افغانستان علیه وضعیت موجود دارای اشکال و انواع گوناگون‌اند: زنانی که در خیابان‌های شهر دست به تظاهرات و اعتراض می‌زنند، و زنانی که با خودکشی یا خودسوزی خودش اعتراضات خود را اعلام می‌کنند. البته آمار دقیق قابل اعتماد و معتبر از خودسوزی زنان در افغانستان موجود نیست. نبود دیتابیس در مراکز مربوط مانند شفاخانه‌ها و مراکز پلیس در دوره‌ی جمهوریت و پیش از آن و سانسور و استبداد خبری در قلمروی گروه طالبان علت اصلی نبود آمار و ارقام است. زنان در لابه‌های اوراق تاریخ مویه‌ها و ضجه‌های گمشده‌یی هستند که تنها با خاموش شدن شمع وجودشان می‌توانند رهایی خود را رقم بزنند.

عابده دختری که به خاطر فرار از ازدواج اجباری تن به خودسوزی زد، در این نوع اعتراضات تک و تنها نیست؛ بلکه زنان بی‌شماری که در تنگنا قرار گرفته‌اند، آتش به خرمن وجود خودش زده‌اند تا بدین‌سان نشان بدهند که وضعیت موجود چقدر نابهنجار و طاقت فرساست. عابده روایت دردناک، تراژیک روزگار تیره و نگون بختی زنان افغانستان است. زنانی که چاره‌یی نمی‌بینند مگر خودش را آتش بزنند.

البته داستان خودسوزی اعتراضی زنان پیشنه‌ی دراز دارد. با آنکه آمار روشن و دقیقی از خودسوزی زنان در افغانستان نداریم، با این حال، نگاهی اگرچند اندک، مشت نمونه‌ی خروار، می‌اندازیم به جریان خودسوزی زنان در افغانستان از زاویه‌ی دید آمارها و ارقام و گزارش‌های مستند.

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در گزارشی که در سال ۲۰۱۹ میلادی منتشر کرد، خبر وحشتناکی را گزارش داد؛ اما به‌اصطلاح «آب از آب تکان نخورد» و کسی را حتا مگسی نگزید. بر بنیاد این گزارش در طول یک سال حدود ۱۵۰ مورد خودسوزی نان در ولایت هرات ثبت شده است.

هم‌چنین شفاخانه‌ی مرکزی هرات در سال ۲۰۱۸ طی گزارشی اعلام کرد که ماهانه پنج تا ده زن با سوختگی‌های شدید ناشی از خودسوزی بستر می‌شوند که هفتاد درصد آنان جان می‌دهند. بازهم روان مرده و افسرده‌ی جامعه‌ی افغانستانی اخم از ابرو باز نکرد و گویا هیچ رویدادی رخ نداده است! و هیچ اقدام برای برهم زدن نظم و چیدمان نابهنجار اجتماعی، روانی و فرهنگی جامعه‌ی مرده‌ی افغانستان نشد.

سازمان جهانی صحت نیز در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که نرخ بالای خودکشی زنان در افغانستان، یکی از بالاترین نرخ‌های خودکشی در جهان است. هم‌چنین این سازمان در سال ۲۰۲۰ از خودسوزی زنان در ولایت‌های فراه، بادغیس، دایکندی و بامیان خبر داد که باز این جامعه‌ی مرده و بیمار حتا نیم‌خیز نشد که چه خبر شده است! در سال ۲۰۱۶ طی گزارشی تعداد ۲۱۰ زن در یک سال به علت خودسوزی زیر درمان پزشکی قرار گرفته است. و طی یک پژوهش محلی، بامیان در سال ۲۰۱۷ چهل درصد موارد خودسوزی زنان گزارش شده است. گزارش محلی‌‌یی در سال ۲۰۲۰ نشان داده است که ماهانه سه تا پنج مورد خودسوزی در ولایت دایکندی روی داده است.

سریال خودسوزی زنان در افغانستان که نوعی از «خودسازی شخصی» است، پس از سقوط حکومت و سلطه‌ی گروه طالبان شکل فاجعه‌بارتری یافت. سانسورهای رسانه‌یی، استبداد و سرکوب، محدودیت‌های بی‌نهایت زنان در حیات اجتماعی، دست‌رسی به آمار و ارقام خودسوزی زنان را دشوار ساخت. یوناما (مأموریت کمک ملل متحد در افغانستان) در جنوری ۲۰۲۲ هشدار داد که خودسوزی زنان در دوره‌ی گروه طالبان افزایش یافته است؛ اما به دلیل محدودیت‌های طالبان، آمار رسمی منتشر نمی‌شود. شبکه‌ی زنان افغانستان، در ماه مارچ ۲۰۲۳ گزارش داد که در طی شش ماه سی‌ودو مورد خودسوزی تنها در ولایت غور گزارش شده است. گزارشی که از کابل به دست آمده است، در دسامبر ۲۰۲۳ حداقل پانزده زن در طی سه ماه در اثر خودسوزی جان باخته‌اند.

عفو بین‌الملل در سال ۲۰۲۱ از افزایش خودسوزی زنان در مناطق روستایی، به‌ویژه پس از ممنوعیت کار و تحصیل زنان اشاره کرده است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر نیز در سال ۲۰۲۲ مستندی را ا زخودسوزی زنان در هرات و کابل نوعی از اعتراضات به ممنوعیت‌های طالبان ارائه کرده است. دلیل افزایش تمایل به خودسوزی یا خودکشی از سوی زنان، بسته شدن مکاتب و کار و مراکز دانشگاهی است؛ آنگونه که یونیسف در سال ۲۰۲۳ هشدار داد که افسردگی و تمایل به خودکشی در میان زنان و دختران به دلیل بسته شدن مکاتب و دانشگاه‌ها افزایش یافته است.

آنچه در بالا آمد، مشت نمونه‌ی خروار از گزارش‌ها درباره‌ی خوسوزی زنان در افغانستان است. آنچه واقعیت دارد، ثبت آمار و ارقام در زیر بیرق طالبان به دلایلی ممکن نیست؛ از جمله سانسور خبری و فشار گروه طالبان. هم‌چنین رسانه‌ها و نهادهای مدنی اجازه‌ی فعالیت ندارند؛ لذا آمار و ارقامی بیرون داده نمی‌شود.

بر اساس پژوهش‌هایی پنهان‌کاری خانواده‌ها یکی از جمله چالش‌ها و یکی از دلایل دست‌رسی نداشتن به آمار و ارقام در زمینه‌ی گزارش و ثبت خودسوزی زنان است. برای اینکه بسیاری از خانواده‌ها خودسوزی را به‌عنوان «حادثه» یا «سوختگی تصادفی» ثبت می‌کنند. سومین دلیل، نبود دیتابیس یا سیستم ثبت رویدادهاست؛ حتا پیش از سقوط طالبان نیز رویدادهای خودسوزی زنان در مناطق مختلف افغانستان از جمله روستاها و قریه و قصبات ثبت و گزارش نمی‌شدند.

طبق گزارش‌ها مناطق غربی افغانستان شامل هرات، فراه و بادغیس بالاترین آمار خودسوزی زنان را داشته است؛ مثلا آنچه شفاخانه‌ی مرکزی هرات در سال ۲۰۱۹ گزارش داده است، شصت‌وسه مورد خودسوزی زنان منجر به مرگ آنان شده است. علت اصلی خودسوزی را ازدواج اجباری و خشونت خانگی گزارش کرده است که چهل‌ودو درصد خودسوزی مربوط به ازدواج اجباری بوده است و سی‌وهشت درصد آن مربوط به خشونت خانگی.

روایت خودسوزی زنان در ولایت بامیان و دایکندی شکل متفاوتی از مناطق غربی افغانستان است. در این دو ولایت نرخ خودسوزی بیست‌وهشت درصد گزارش شده است که هفتادوشش درصد ارتباط قوی با فقر و تنگدستی داشته است. مناطق شرقی افغانستان مانند ننگرهار و کنر کمترین موارد خودسوزی زنان گزارش شده است؛ زیرا کنترل شدید گروه طالبان و دست‌رسی نداشتن زنان به مراکز درمانی باعث شده است تا خودسوزی زنان در این مناطق پنهان بماند.

بر اساس داده‌های کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و وزارت صحت افغانستان، از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۰ موارد زیر یکی از نمونه‌های آمار و ارقام خودسوزی و رده‌ی سنی خودسوزی زنان در افغانستان است:
سال ۲۰۱۵ تعداد ۱۸۷ مورد خودسوزی رده‌ی سنی بیست‌ودو تا بیست‌وسه زنان در افغانستان گزارش شده است که ۱۴۹ مورد، یعنی هشتاد درصد آن منجر به فوت شده است. در سال ۲۰۱۶ تعداد ۲۱۳ مورد خودسوزی زنان در رده‌ی سنی بیست‌ویک تا بیست‌وهفت در افغانستان آمار داده شده است که ۱۶۸ مورد آن یعنی هفتادونه درصد آن منجر به مرگ شده است. در سال ۲۰۱۷ تعداد ۲۴۵ مورد خودسوزی زنان در رده‌ی سنی بیست تا بیست‌ونه گزارش شده است که ۲۰۱ مورد آن یعنی هشتادودو درصد آن منجر به مرگ شده است. در سال ۲۰۱۸ تعداد ۲۷۶ مورد خودسوزی زنان در رده‌ی سنی نوزده تا هجده ساله گزارش شده است که ۲۳۱ مورد آن یعنی هشتادوچهار درصد آن منجر به مرگ شده است. در سال ۲۰۱۹ شمار ۳۰۲ مورد خودسوزی زنان در رده‌های سنی نوزده تا بیست‌ودو گزارش شده است که از این جمع ۲۵۹ یعنی هشتادوشش درصد مورد منجر به مرگ شده است. در سال ۲۰۲۰ تعداد ۲۶۷ مورد خودسوزی زنان در رده‌ی سنی هجده تا بیست‌وشش ثبت شده است که از این جمع ۲۳۱ مورد آن یعنی هشتادوهفت مورد منجر به مرگ شده است.

با سقوط حکومت و آمدن گروه طالبان در افغانستان، ثبت و گزارش خودسوزی زنان کاهش یافته است. طالبان بیست‌وسه مورد پناهگاه زنان و واحدهای مخصوص حمایت از زنان را در وزارت امور زنان تعطیل کرده است که وضعیت را ناگوارتر ساخته است و پناهگاه‌ها و جنبه‌های حمایتی زنان از بین رفته است.

اکنون زنان در افغانستان بی‌پناه‌ترین قشر بشر امروز در دنیاست. قشری که در آتش فرهنگ به‌روزناشده‌ی جامعه‌ی افغانستان می‌سوزد و خاکسترش را باد می‌برد به ناکجاآبادها. شرایط کنونی، یعنی دوره‌ی سلطه‌ی گروه طالبان به افغانستان، شرایط برای زنان به گونه‌یی رقم خورده است که ترسوترین‌شان تسلیم می‌شوند؛ اما دلیرترین‌شان یا در خیابان‌ها رو در رو با تفنگداران گروه طالبان دست به اعتراضات می‌زنند یا آتش به خرمن و خرگاه بدن خویش می‌زنند؛ و سخن آخر اینکه روایت زنان خودسوزی‌شده‌ی افغانستان، روایت تراژیک تمام زنانی است که سرنوشت هموند دارند.

اکنون که عابده در شعله‌های آتش جاودانه شده است، هشداری است برای دیگر زنان که اگر برای تغییر وضعیت موجود برنخیزند و برای عابده و عابده‌ها دادخواهی نکنند، این بی‌تفاوتی‌ها به «عادی‌سازی» رویدادهای خودسوزی زنان منجر می‌شود. پس چشم به راه اقدام و قیام زنان در سراسر کشور و زنان در گستره‌ی گیتی باید بود تا مسیر تاریخ افغانستان تغییر کند.

 

به اشتراک بگذارید: