نویسنده: محمد رجا
کابل در تاریکی: پیتر رینولدز، پیرمرد ۷۹ سالهی بریتانیایی که بیش از دو ماه است میهمان ناخواندهی زندان مخوف پلچرخی کابل شده، لب به سخن گشوده و آنچه بر او و همسرش میگذرد را «نزدیکترین چیز به جهنم» توصیف کرده است.
به گزارش میلآنلاین، این شهروند سالخورده از پشت میلههای این «قفس» با دنیای بیرون تماس گرفته و نهتنها از وضعیت اسفناک خود در بند قاتلان و متجاوزان، بلکه از سرنوشت همسر ۷۶ سالهاش، باربی رینولدز، که او نیز در بخش زنان همین زندان گرفتار است، عمیقاً ابراز نگرانی کرده است.
رینولدز با صدایی لرزان گفته است: «تصور کنید، با دستبند و پابند در کنار کسانی نگهداری میشوم که دستشان به خون بیگناهان آغشته است؛ از جمله مردی که همسر و سه فرزندش را کشته و شبها فریادهای جنونآمیزش خواب را از چشمان دیگران میرباید.»
او در ادامه، محل نگهداری مردان را بیشتر شبیه «قفس» توصیف کرده، اما در چرخشی کنایهآمیز، وضعیت زنان را در همین مکان «شرایط ویژه» خوانده است؛ گویی آنسوی دیوارها، خبری از این تاریکی و وحشت نیست.
این شهروند بریتانیایی از غذای بخور و نمیر زندان نیز پرده برداشته و گفته است که تنها یک وعده در روز نصیبشان میشود؛ نانی خشک، چند دانه نخود و یک لیوان چای سبز بیرمق. او که به وضوح وزن کم کرده، فضای زندان را «وحشتناک» و پر از سایههای شوم توصیف میکند.
روایتهای تکاندهندهی رینولدز به همینجا ختم نمیشود. او از خشونت افسارگسیختهی نگهبانان نیز سخن گفته و مدعی شده است که آنان همواره با فریادهای گوشخراش و ضربات لولههای آهنی از زندانیان «پذیرایی» میکنند. رینولدز با لحنی تلخ افزوده است: «اینجا چیزهای زیادی دربارهی چهرهی پنهان افغانستان یاد میگیرم. این مکان حقیقتاً شبیه جهنم است.»
بارقهیی از امید در دل این زندانی سالخورده زمانی روشن شد که به گفتهی خودش، یک وکیل وابسته به اتحادیهی اروپا پس از اتمام داروهای حیاتی قلبش، توانسته هفتهی گذشته آنها را به دستش برساند.
با گذشت بیش از دو ماه از زمان بازداشت پیتر و باربی رینولدز به همراه مترجمشان جایا و دوست چینیـآمریکاییشان فی هال، هنوز هیچ اتهامی به طور رسمی علیه آنها مطرح نشده است. این زوج که پس از پرواز از کابل و فرود در نزدیکی محل اقامتشان در بامیان توسط نیروهای طالبان بازداشت شدهاند، همچنان در بلاتکلیفی و وحشت بهسر میبرند و چشم به روزنهیی از امید دوختهاند تا شاید این کابوس هولناک به پایان برسد.