واحده جهش
طالبان بار اول در سال ۱۹۹۶ حاکمیت افغانستان را در دست گرفتند. با تفسیر خشک و سختگیرانهی این گروه از شریعت، شرایط و قوانین خشن بر کشور حاکم شد. گروههای حقوق بشری، شرایط زندگی زنان افغانستان در دورهی طالبان را یکی از بدترین شرایطی توصیف میکنند که جهان با آن روبهرو شده است.
در همین دوره بود که زنان از ابتداییترین حقوق و امتیازهایشان محروم شدند؛ نه تنها حق تحصیل، کار، مشارکتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از زنان گرفته شدند؛ بلکه زنان اجازه نداشتند بدون محرم از خانه بیرون بروند.
بعد از سقوط طالبان، در سال ۲۰۰۱ توسط آمریکا، نظام جدید در افغانستان شکل گرفت. این نظام شرایط جدیدی را برای تأمین حقوق زنان و حضور آنها در جامعه فراهم کرد. حق دسترسی به آموزش، بهداشت، کار و حضور در عرصههای سیاست، اجتماع و فرهنگ، برای زنان مهیا گردید. زنان طی بیست سال گذشته به صورت چشمگیر پیشرفت کردند؛ اما فرار غیر منتظرهی اشرف غنی و سقوط کابل به دست طالبان تمامی دستآوردها و امیدهای مردم افغانستان، و به خصوص زنان، را نابود کرد.
بر اساس گزارشهای حکومت قبلی، نزدیک به ۲۸ درصد پستهای خدمات ملکی در اختیار زنان قرار داشتند؛ اما با روی کار آمدن طالبان، بار دیگر زنان از رفتن به محل کارشان منع شدند. این گروه نه تنها مانع کار کردن زنان شدند؛ بلکه اجازهی رفتن دختران به مکتب را نیز ندادند و دروازههای مکاتب را به روی دختران دورهی متوسطه و لیسه بستند.
تعریف زن در ذهنیت طالبانی در این چند مورد خلاصه میشود: فرزند بزاید و او را تر و خشک کند؛ برای شوهر و فرزندانش نان بپزد؛ رخت بشوید و به نیازهای جنسی شوهرش لبیک بگوید.
در ذهنیت طالبانی، شیانگاری زن و ابزار دیدن او امر جوهری است نه عارضی. این ذهنیت نمیتواند زنی را تصور کند که دانش بیاموزد، مهارت حاصل کند، نقش اجتماعی داشته باشد، فعالیت اقتصادی کند، به سیاست وارد شود، و در سرنوشت همگانی سهم بگیرد. قایل شدن چنین نقشی برای زن، هنگامی امکانپذیر میشود که برای او شخصیت حقیقی و حقوقی مستقلی به رسمیت شناخته شود و این برای طالبان غیر قابل قبول است.
با این حال، زنان افغانستان استعارهای از شجاعت و ایستادگی برای کل جهانند. شکلگیری جنبش زنان در هشت ماه گذشته این مساله را ثابت کرد.