فرهاد دریا
امروز چند هزار «نَرکَله» – که هنوز خودشان حقیقت خود را درک نکردهاند – با هم اختلاط داشتند تا برای چهل میلیون انسان این سرزمین تکلیف تعین کنند! یکی از انتقادهای که بالای این جرگهبازی وارد بود، عدم حضور زنان در جمع شان بود. یکی از عالی جنابانِ جالبان، در مورد جای خالی زنان گفت، «اگر زن در جرگهی ما نیست، فرزندان شان است. زنان با خیال راحت مشغول خانه داری باشند. ما متوجه حقوق – شرعی – آنها استیم!».
من اما غیبت زنان را از چنین جرگهها و اختلاطها به فال نیک میگیرم. در حقیقت این بدان معنا است که حتا یک زن نیز همفکر و همباور و هماندیشهی جالبان نیست! زنان خوشبخت بودند که در چنین گردهمآیی «شوروایی» اشتراک نداشتند!
این جرگههای پلاستیکی و ریشخند نمیتواند درد این ملت را دوا کند؛ چنانکه جرگههای بیست سال گذشته هم فراتر از چند مجلس پلوخوری و واه واه گویی، چیزی بیشتر نبود. این گروه از کسب مشروعیت داخلی و بدست آوردن دل مردم، قرنها فاصله دارند!
خداوند تنها از مردان نیست!