زن به دنیا نمی‌آییم، به زن تبدیل می‌شویم

هلن، عضو گروه حرکت برای تغییر

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که از کودکی شخصیت و جایگاه اطفال در آن تعیین می‌شود. والدین از طفلیت برای اطفال‌شان تصمیم می‌گیرند که در آینده چه جایگاهی داشته باشند. البته عمل و رفتار آن‌ها بر اثر آگاهی و شناخت نیست؛ نتیجه‌ی تقلید کورکورانه و عاری از تدبر است که از نسلی به نسل دیگر رسیده است.

به طور مثال، زمانی که طفل متولد می‌شود و دوران بازی او فرا می‌رسد، پدر و مادر برایش اسباب‌بازی می‌گیرند. برای نوزاد دختر اسباب بازی‌هایی مثل عروسک، وسایل آشپزی و… و برای نوزاد پسر وسایلی چون موتر، تفنگ، توپ…، می‌خرند.

نوزاد دختر از همان کودکی مشغول بچه‌داری و خانه‌داری می‌شود. هنگام بازی کردن عروسک نقش بچه‌ی‌ خودش را دارد. طفل دختر مصروف مراقبت طفل (عروسک) و آشپزی در دیگ‌های کوچک و خانه‌داری می‌شود. حتا در هنگام بازی کردن زمان (روز و شب) تعیین می‌کنند. طفل دختر تمام روز مصروف کارهای خانه است و شب منتظر رسیدن مرد خانه نیز می‌باشد و به استقبالش می‌رود. همین گونه پسر بچه‌ها هم مصروف بازی با تفنگ و کار در بیرون از خانه مثل دوکان‌داری، کشت‌وکار…، هستند.

در یکی از کتاب‌های درسی مکتب آمده بود که: «پروین کالا می‌شوید و اجمل توپ بازی می‌کند.»

این‌جاست که به گفته سیمون دو بووار: «زن به دنیا نمی‌آید، بلکه به زن تبدیل می‌شود.» مناسبات جامعه طوری طرح‌ریزی شده که از قبل قالب آماده شده برای کودکان در نظر گرفته شده‌ است.

زنان را فقط در قالب خانه‌داری می‌بینند. این قالب نه تنها از سمت مردان بلکه از سمت زنان نیز ایجاد شده است.

قالبی که زن هم در ساختن آن نقش دارد. در واقع زن زمانی در جامعه معنا پیدا می‌کند که در درون خانه باشد.

ستم بر زن و مردسالاری طبیعت بشر نیست، بلکه نظام و مناسبات پرورش و آموزش طوری ساخته شده‌است که مردان را مردسالار و زنان را برده به بار آورده است.

مردان کار بیرون از خانه را برای زن جبر می‌دانند، زنی که درآمد شوهرش برای زندگی‌شان کفاف نمی‌کند مصروف کار می‌شود؛ اما زمانی که درآمد شوهرش زیاد می‌شود، زن دیگر به کار نمی‌رود و دوباره مصروف خانه‌داری می‌شوند.

برای رهایی زنان و اقشار ستم‌دیده، ابتدا باید خودشان آگاه شوند. اگر زنان راهی را بر اثر تقلید از دیگران، حتا اگر انقلابی جهت آزادی خودشان نیز باشد، طی کنند، باز هم انقلاب به معنای واقعی صورت نگرفته است؛ زیرا ممکن است بعدها دوباره مورد ستم قرار گیرند؛ چون نسبت به آن آگاه نشده بودند و انتقال این تسلسل افکار و اندیشه همین گونه ادامه پیدا می‌کند.

مائوتسه می‌گوید: «تا وقتی حتا یک زن در دنیا تحت ستم باشد، هیچ کس واقعا آزاد نیست.» پس برای نجات زنان از ستم همه باید تلاش کنیم.

بنابراین آزادی و رهایی باید نتیجه‌ی هوشیاری خود زنان باشد.

به اشتراک بگذارید: