سنگ‌سار؛ شیوه‌ی مجازات منسوخ

نویسنده: فریدون

روشنگری می‌گوید که مطالبات زندگی بشر امروزی، نیازمند شیوه‌های زندگی به‌روزرسانی‌شده و جدید است. روشنگری می‌گوید ما امروز زندگی می‌کنیم. روشنگری می‌گوید که زندگی امروزی بشر همه چیزش متحول شده است. تمام ابعاد زندگی در زمان کنونی برابر خواست‌ها و مقتضیات امروزی عیار شده است. درست است که بشر امروزی از ته تاریخ برآمده است؛ اما افکار و رویه‌ی زندگی و قوانینش همانند آنچه در ته تاریخ رواج داشته نیست؛ بلکه مدرنیزه شده است؛ اما آنچه گروه طالبان به تبعیت از شریعت اسلام اجرا می‌کنند، روندها و روش‌های منسوخ ته تاریخ بشر است. از جمله‌ی این رفتارها و کردارها و قوانین منسوخی که امروزه گروه طالبان بر مردم ما تحمیل کرده‌اند، موضوع «سنگ‌سار» زنان است. این درست است که تاریخ بشر با سنگسار گره خورده است. این درست است که این موضوع دارای پیشینه است. این درست است که قدیمی‌ترین سندی که نشان می‌دهد قانون سنگسار رواج داشته است، مربوط به زمان سومریان در بین‌النهرین است؛ یعنی ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح. این درست است که در الواح سومری چنین گواهی می‌دهد: «زنى را که با دو مرد زنا کرده، باید سنگ‌سار کرد.» این هم درست است که در قوانین هخامنشیان مجازات سنگ‌سار به منزله‌ی کیفری مشخص بوده است؛ اما این دلیل نمی‌شود که ما در زمانه‌ی تحول سیستم حقوق جزا همان قوانین منسوخ ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد یا به سخن دیگر قوانین ۲۴۰۰ سال پیش به اضافه‌ی ۲۰۲۵ سال میلادی که سر جمع می‌شود ۴۴۲۵ سال پیش را در زندگی امروزی به اجرا دربیاوریم؛ زیرا سیستم حقوق کیفری متحول شده و با روحیه‌ی جدید عیار شده است.

راست امر، آنچه مایه‌ی شر، فساد و تباهی است، ادیان سامی یا ادیان ابراهیمی است؛ زیرا یهودیت، مسیحیت و اسلام، هریک‌شان مهر تأیید به قوانین هزاران سال پیش زده است و سپس همان قوانین را امر قدسی، حکم الهی و دستورات آسمانی پنداشته است و به گرده‌ی مردم تحمیل کرده است.

در نخست سنگ‌سار به مثابه‌ی مجازات در دین یهود به رسمیت شناخته شده است و سپس به مسیحیت رسیده است و پس از آن اسلام آن را کپی‌برداری کرده است و امروزه گروه طالبان همان را به اجرا می‌گذارد.

نام عربی و دینی سنگ‌سار «رَجم» است. همان‌گونه که مسلمانان، زمانی که در مکه می‌روند، جایی را که به گمان آنان نماد شیطان است سنگ‌باران می‌کنند یا با سنگریزه که به عربی «جمره» گفته می‌شود، نماد شیطان را به‌ اصطلاح رمی می‌کنند، همین‌گونه زنی که در رابطه با ارتباط جنسی با مردی در خارج از بستر قانونی زناشویی گرفتار شده باشد، نیز با حکم قاضی شرع وی سنگ‌سار یا رجم می‌شود.

تاریخچه‌ی سنت سنگ‌سار در اسلام، به دوره‌ی زندگی شخص حضرت محمد می‌رسد؛ یعنی این رسم و شیوه‌ی بسیار خشن و وحشیانه‌ی سنگ‌سار به دستان شخص پیامبر اسلام اجرا شده است. سپس از جزء دستورات واجب‌الاطاعه‌ی اسلام درآمده است. آنگونه که ابن‌هشام در کتاب سیره الرسول آورده است اینکه دو نفر از یهودیان مدینه که مرتکب زنای محصنه شده بودند، آن دو نفر را برای اجرای حکم در نزد محمد پیامبر اسلام بردند. آنگاه محمد گفت که من شایسته‌ترین فرد برای اجرای حکم خدا (که در تورات آمده) هستم؛ و دستور داد آن زن و مرد زناکار را سنگسار کنند. چنین نمایش بسیار وحشتناکی!

آنچه در کتاب نهج‌البلاغه‌ی حضرت علی، امام نخستین شیعیان، آمده است، حضرت علی خطاب به خوارج گفته است که «… و حال اینکه می‌دانید پیامبر، زناکار همسردار را سنگ‌سار می‌کرد». کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابن‌عباس روایت کرده که عمر بن خطاب بالای منبر نماز جمعه رفت و گفت: خدا پیامبر را به حق فرستاد و بر پیامبر آیه‌ی رجم را نازل کرد و ما این آیه را خواندیم و فهمیدیم و پیامبر رجم کرد و ما رجم کردیم و می‌ترسیم گذشت زمان باعث شود کسی بگوید در قرآن آیه‌ی رجم را نمی‌یابیم و با ترک این واجب الهی گمراه شوند؛ اگر نمی‌ترسیدم که مردم بگویید عمر در کتاب خدا، قرآن، آیاتی افزوده من خودم این آیه را در قرآن می‌نوشتم.

آیه‌ی حذف‌شده‌ی قرآن در صحیح مسلم نیز یادشده، آنگونه که از عمر نقل شده است. وی گفته است که آیه‌ی رجم در اصل جزو قرآن بوده‌ است و از سوی خدا به محمد نازل شده و پس از فرستادن این آیه وی حکم سنگ‌سار (رجم) را اجرا کرد. عایشه همسر پیامبر نیز گفته است که آیه‌ی رجم از جمله آیاتی بوده است که پس از درگذشت پیامبر از میان رفته است؛ زیرا بُزی درون حجره‌ی عایشه شده و برگه‌هایی را که روی آن آیه‌ی رجم نوشته شده‌ بوده، خورده است.

آنچه در کتاب الکافی، جلد هفتم، صفحه‌ی ۱۶۹ آمده است، امام صادق نیز گفته است که سنگ‌سار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است. در همین کتاب آمده است که امام باقر گفته است که علی در زنای محصنه حکم سنگ‌سار را جاری می ساخت. در کتاب التهذیب،جلد دهم، صفحه‌ی سوم، روایت شده است که امام صادق گفت که مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکم‌شان سنگ‌سار است».

به هر روی، سنگ‌سار یا رجم از نظر فقهی عبارت است از نوعی اجرای حدود الهی که در آن، محکوم را تا کمر یا سینه در زمین قرار می‌دهند و سپس به او سنگ می‌زنند تا بمیرد. چنین نمایش وحشیانه‌! روی همین جهت است که از سر و روی اسلام و فقه و شریعت آن وحشت، بوی گند کهنگی و ضد انسانی می‌بارد. به راستی اسلام تا کجا مغز انسان‌ها را نجاست پر می‌کنند که کسی حاضر باشد که در چنین صحنه‌یی حتا حاضر شود یا چنین صحنه‌یی را ببیند یا نهایت امر به آن زن سنگ بزند!

به‌ راستی تنها کارخانه‌یی که چنین مغزهای متعفنی را طراحی می‌تواند و چنین موجوداتی پر از بغض، کینه و خشونت را تولید می‌کند، فقط ادیان سامی، به‌ویژه اسلام، است. دینی که دستوراتش مربوط به سنت‌های تاریخی گذشته و کهنه است و با قواعد و ارزش‌های به‌روزرسانی‌شده‌ی حقوق جزا هم‌خوانی ندارد. امروزه گروه طالبان در افغانستان برابر آنچه حکم اسلام است، همان روش‌ها و شیوه‌های منسوخ‌شده را اجرا می‌کنند. بدین‌سان، گروه طالبان که نماینده‌ی اصیل اسلام است، سنگ‌سار و رجم را مو به مو برابر دستورات اسلام اجرا می‌کنند.

دلیل اینکه گروه طالبان، به تعبیر ملاهای اسلام «طابق النعل باالنعل» (قدم نهنده برقدم پیش روندگان) سنگ‌سار را مو به مو به اجرا می‌گذارد، تطبیق نسخه‌ی اصیل اسلام و تولید کارخانه‌ی شریعت اسلام در افغانستان است. این نسخه‌ی اصیل می‌خواهد که افغانستان را به ته تاریخ گره بزند. به جای شیوه‌های متحول حقوق جزا، از شیوه‌های منسوخ دوره‌های سومریان و حمورابی به کار ببرد.

روی همین جهت است که دستورات شریعت اسلام، یعنی نهاد به‌روزرسانی‌نشده‌یی که بوی کهنگی و بوگرفتگی و گنده‌شدگی آن دماغ هر انسان به‌روزرسانی‌شده را آزار می‌دهد. یکی از ایرادها و مشکلات دین اسلام همین سنگواره‌یی‌بودن و به‌روزرسانی‌نشدنش است. قواعد حقوق جزا که به آن ساخته‌ی ذهن بشری گفته می‌شود، سال‌هاست که اصلاح شده است و از آن شیوه‌های خشن و غیر انسانی قرون گذشته فاصله گرفته است؛ اما قواعد اسلام هم‌چنان مانند سنگ و سیمان استوار و پابرجا مانده است؛ این، یعنی عقب‌گرایی قواعد اسلام، خواه حکم سنگ‌سار باشد یا هر حکم دیگر آن.

شیخ طوسی از ملاهای معروف اسلام، در کتاب التهذیب، جلد دهم، صفحه‌ی پنجاهم روایت کرده است که پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند. او دستور داد هر کدام را صد تازیانه بزنند. امام علی که حاضر بود گفت حکم خدا در مورد آنان این نیست. عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند. علی یکی را گردن زد و دیگری را سنگسار کرد و سومی را صد و چهارمی را پنجاه تازیانه زد و پنجمی را تنبیه کرد. سپس در توضیح این حکم گفت که اولی ذمی بود که شرط ذمه را زیر پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشیر را سزاوار نبود (زیرا در حکم کافر حربی بود). دومی زناکار محصن بود که حدش سنگ‌سار است. سومی زناکار غیر محصن بود که حدش تازیانه است. چهارمی برده‌ی زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است. پنجمی دیوانه بود (که باید تنبیه شود تا بترسد و دیگر مرتکب نشود).

گروه طالبان، مجریان بلافصل چنین قوانین و قواعدی است که در بیابان عربستان هزار و چهارصد سال پیش اجرا می‌شده است. روی همین جهت است که گروه طالبان، بریده از زمین و زمان، مجریان فرهنگ عربی هزار و چهارصد سال است که مانند سنگ خارا هیچ قابلیت به‌روزرسانی و توانایی تحول و تغییر را ندارد.

در اجرای سنگ‌سار، به‌عنوان حکم شریعت اسلام به دور از هرگونه سیستم مدرنیزه، ملاهای مذاهب گوناگون از شیعه و اهل سنت و جماعت متفق القول هستند. بسیاری از ملاهای رشته‌ی فقه و اصول فقه اهل‌ سنت بر این باورند که آیه‌یی در قرآن درباره‌ی سنگ‌سار وجود داشته است. دلیل این گروه روایت‌هایی است که در چند منبع روایی اهل‌ سنت آمده است.

به هر روی، مهم این است که سنگ‌سار یکی از شیوه‌های جزایی مذاهب اسلامی است؛ شیوه‌یی که در آن قواعد روان‌شناسی، سیستم حقوق کیفری امروزی، سیستم عدلی و قضایی مدرن وجود ندارد، بلکه محکمه‌ی شرعی که توسط چند ملای مغز متعفن، به‌ دور از تمسک و توسل به قواعد مدرن حقوق جزا حکم سنگ‌سار را از کتاب‌های پوسیده و بوگرفته بیرون کرده و به اجرا درمی‌آورند.

بنابراین، حکم سنگ‌سار، روش و شیوه‌ی منسوخ هزاران سال پیش است که باید از عرصه‌ی زندگی مردم افغانستان برچیده شود. بایستی به جای قواعد فقهی اسلام که همانا سیستم قوانین سومری و حمورابی است، جای خود را به قواعد و قوانین حقوق کیفری مدرن و متحول‌شده بدهد تا جامعه‌ی افغانستان به رستگاری برسد.

به اشتراک بگذارید: