سومین سال تسلط طالبان بر افغانستان؛ نگاهی به پیامدها و آینده‌ی نامعلوم

نویسنده: فرزانه پناهی
سه سال از تسلط مجدد طالبان بر افغانستان می‌گذرد؛ سه سالی که با وجود وعده‌های پوشالی اولیه، شاهد سیل تحولات ناگوار و بحران‌های عمیق در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این کشور بوده‌ایم. سیاست‌ها و رویکردهای خشن و متحجرانه‌ی طالبان نه تنها چالش‌های پیشین را تشدید کرده، بل‌که آینده‌ی مبهم و ناامیدکننده را برای مردم افغانستان، به‌ویژه زنان و نسل‌های آینده، رقم زده است. در این نوشته به واکاوی پیامدهای سه سال حکومت طالبان، بررسی چالش‌ها و چشم‌انداز آینده می‌پردازم.
سیاست متعصبانه؛ انزوای عمیق و تشدید بی‌ثباتی
انزوای بین‌المللی و بحران مشروعیت: با گذشت سه سال، طالبان هنوز نتوانسته‌اند مشروعیت ملی و بین‌المللی کسب کنند و از انزوای بین‌المللی خارج شوند. عدم پای‌بندی به وعده‌های اولیه در زمینه‌‌های حقوق بشر، حقوق زنان و تشکیل حکومت فراگیر، مهم‌ترین عامل این انزوا بوده است. این امر علاوه بر تشدید بحران اقتصادی، زمینه را برای دخالت بازیگران منطقه‌یی و بین‌المللی فراهم کرده و بی‌ثباتی را افزایش داده است.
سرکوب سیستماتیک مخالفان و نقض فاحش حقوق بشر: طالبان با سرکوب خشن اعتراضات مردمی، به‌ویژه اعتراضات زنان، بازداشت‌های خودسرانه‌ی روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی و منتقدان، فضای رعب و وحشت را در جامعه حاکم کرده‌اند. گزارش‌های متعدد از شکنجه، اعدام‌های فراقانونی و ناپدیدشدن‌های اجباری نشان‌دهنده‌ی نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر توسط طالبان است.


تمرکز قدرت و تعمیق شکاف‌های قومی: طالبان با وجود وعده‌های اولیه مبنی بر تشکیل حکومت فراگیر، حکومت تک‌قومی و انحصاری تشکیل داده‌اند که در آن اقوام و گروه‌های دیگر از جمله تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبیک‌ها به حاشیه رانده شده‌اند. این امر موجب افزایش نارضایتی، تنش و شکاف‌های قومی در جامعه شده و خطر وقوع جنگ داخلی را افزایش داده است.
زخم‌های عمیق بر پیکر جامعه‌؛ رنج و حاشیه‌نشینی
محرومیت سیستماتیک و هدف‌مند زنان از حقوق اولیه: سیاست‌های طالبان در قبال زنان به‌ وضوح نشان‌دهنده‌ی نوعی آپارتاید جنسیتی است. طالبان آنان را به شهروندان درجه دو تبدیل کرده‌اند. بستن مکاتب دخترانه، ممنوعیت اشتغال و تحصیل زنان، حجاب اجباری و محدودیت‌های شدید نه تنها حقوق اساسی نیمی از جامعه را نقض می‌کند، بل‌که پیامدهای ویرانگری برای افغانستان دارد.
سقوط در ورطه‌ی فقر و بیکاری: بحران اقتصادی ناشی از انزوای سیاسی و سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد طالبان، موجب افزایش بی‌سابقه‌ی فقر و بیکاری در افغانستان شده است. طبق گزارش سازمان ملل، بیش از ۹۰ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند و میلیون‌ها نفر با گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
خفقان و سرکوب آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی: طالبان با اعمال محدودیت‌های شدید مذهبی و فرهنگی بر جامعه، سعی بر تحمیل ایدئولوژی سختگیرانه‌ی خود دارند. ممنوعیت موسیقی، حذف تصاویر زنان، اجبار مردان به نماز جماعت و کنترل شدید بر رسانه‌ها و فضای مجازی نشان‌دهنده‌ی تلاش طالبان برای مهندسی اجتماعی و فرهنگی است که با مقاومت بخش زیادی از جامعه مواجه شده است.


آینده‌ی نامعلوم؛ رهایی یا فاجعه
آینده‌ی افغانستان در شرایط فعلی بسیار مبهم و ناپایدار است. با این حال، با توجه به تحولات داخلی و منطقه‌یی، می‌توان سناریوهای مختلفی را برای آینده‌ی این کشور متصور شد:
سناریوی ادامه‌ی وضع موجود: در این سناریو، طالبان به سیاست‌های فعلی خود ادامه می‌دهند و تلاشی برای تغییر رویکرد و پاسخ‌گویی به خواسته‌های جامعه‌ی جهانی نمی‌کنند. این امر سبب تشدید بحران‌های موجود، افزایش فقر، ادامه‌ی نقض حقوق بشر و حتا جنگ داخلی خواهد شد.
سناریوی فروپاشی و برادرکشی: در صورت ادامه‌ی سرکوب، تبعیض و بحران اقتصادی، احتمال فروپاشی حکومت طالبان و وقوع جنگ داخلی وجود دارد. این سناریو پیامدهای فاجعه‌باری برای مردم افغانستان و منطقه به دنبال خواهد داشت.
سناریوی تغییر رویکرد و گذار به سوی صلح و ثبات: این سناریو مستلزم تغییر رویکرد طالبان، پذیرش واقعیت‌های جامعه‌ی افغانستان و خواسته‌های جامعه‌ی جهانی، حرکت به سوی تشکیل حکومت فراگیر، احترام به حقوق بشر و تأمین حقوق زنان است. این سناریو هرچند در شرایط فعلی بعید به نظر می‌رسد، تنها راه خروج افغانستان از بحران و رسیدن به صلح و ثبات پایدار است.
سه سال گذشته نشان داد که سیاست‌های طالبان نه تنها به نفع مردم افغانستان نیست، بل‌که آینده‌ی این کشور را با تهدیدات جدی مواجه کرده است. جامعه‌ی جهانی باید با اتخاذ رویکرد قاطع و یک‌پارچه، طالبان را وادار به تغییر رویکرد و حرکت به سوی تشکیل حکومت فراگیر و احترام به حقوق بشر کند. در غیر این صورت، افغانستان در آینده‌ی نزدیک با فاجعه‌ی انسانی و بی‌ثباتی گسترده‌تر مواجه خواهد شد که پیامدهای آن دامن‌گیر منطقه و جهان نیز می‌شود.

به اشتراک بگذارید: