نویسنده: بینظیر کمالی
صدیقه وسمقی، نویسنده، شاعر و اسلامشناس برجستهی ایرانی، اخیراً کتابی منتشر کرده است با عنوان «چرا علیه حجاب شوریدم» که بازتاب گستردهیی در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشته است. او در این اثر به شرح تجربیات، دلایل و دیدگاههای خود دربارهی موضوع حجاب و تصمیمش برای برداشتن آن پس از سالها تحقیق و فعالیت در حوزهی دین و فقه پرداخته است.
در گفتوگویی اختصاصی با فرناز قاضیزاده از شبکهی بیبیسی فارسی، وسمقی تأکید کرد که حجاب در طول تاریخ بیشتر پدیدهی عرفی بوده تا فقهی. او معتقد است که اصرار جمهوری اسلامی بر اجبار حجاب، برخاسته از ساختار سلطهگر مردسالارانه است، نه آموزههای دینی اصیل. به گفتهی او:
«کنترل پوشش زن، راهی است برای کنترل تمام ابعاد وجودی و حقوق او؛ ابزاری برای اعمال سلطهی مردان بر زنان.»
وسمقی پس از آنکه به طور علنی از برداشتن حجاب دفاع کرد، برای دومینبار بازداشت شد. او در گفتوگو با بیبیسی جزئیاتی از شرایط زندان را شرح داد. هرچند رفتار مأموران تا حدی نسبت به بار اول تغییر کرده بود، اما به دلیل مقاومت در برابر الزام حجاب، از حقوقی چون ملاقات و درمان محروم شده بود.
او در بخشی از این مصاحبه نگاهی فراتر از موضوع حجاب دارد و به مسألهی اصلاحات بنیادین در ایران میپردازد. به باور وسمقی، صرف تغییر نظام سیاسی کافی نیست:
«کشور با تغییر نظام سیاسی گل و بلبل نخواهد شد. ما مردم هم باید تغییر کنیم.»
کتاب «چرا علیه حجاب شوریدم» را میتوان همزمان اثری شخصی و سیاسی دانست؛ روایتی از یک زن دینپژوه که از درون سنت برخاسته، اما علیه ساختارهای سرکوبگر آن، صدای اعتراض بلند کرده است.