نویسنده: فرزانه پناهی
چگونگی تشکیل بنگلادش
تقسیم هند (۱۹۴۷): پس از استقلال هند از بریتانیا، کشور پاکستان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) و پاکستان غربی (پاکستان کنونی) با فاصلهی جغرافیایی زیادی از هم قرار داشتند. مردم پاکستان شرقی احساس میکردند که از سوی حکومت مرکزی در پاکستان غربی مورد تبعیض قرار گرفتهاند. نابرابری اقتصادی و عدم توجه به نیازهای پاکستان شرقی باعث افزایش نارضایتیها شد.
در انتخابات ۱۹۷۰، حزب عوامی لیگ به رهبری شیخ مجیبالرحمان در پاکستان شرقی پیروز شد؛ اما حکومت مرکزی در پاکستان غربی از انتقال قدرت به این حزب خودداری کرد. در ۲۶ مارچ ۱۹۷۱، پس از سرکوب شدید اعتراضات در «داکا»، مردم پاکستان شرقی اعلام استقلال کردند. این اعلام استقلال سبب جنگ خونین بین نیروهای پاکستان غربی و مبارزان آزادیخواه پاکستان شرقی شد. با افزایش خشونتها و بحران انسانی، هند به نفع مبارزان آزادیخواه مداخله کرد. در دسامبر ۱۹۷۱، نیروهای هندی و مبارزان بنگلادشی توانستند نیروهای پاکستانی را شکست دهند. همین بود که بنگلادش به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد.
شیخ حسینه واجد کی بود؟
حسینه واجد در تاریخ ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۴۷میلادی، در منطقهی «تونگیپارا» در شرق پاکستان متولد شد. او بزرگترین فرزند شیخ مجیبالرحمان بنیانگذار کشور بنگلادش و نخستین رئیسجمهور این کشور است. وی در بسیاری از مصاحبههایش گفته با توجه به فعالیتهای سیاسی پدرش، با ترس بزرگ شده است. در اوج خشونتها در دورهی انتخاباتهای ۱۹۷۰ میلادی در پاکستان، همزمان با بازداشت پدرش، او با پدربزرگش در کمپ پناهجویان زندگی میکرد.
وی از نوجوانی وارد فعالیتهای سیاسی دانشآموزی و دانشجویی شد. حسینه در رشتهی حقوق تحصیل کرد و در سال ۱۹۷۳ میلادی از دانشگاه داکا فارغالتحصیل شد. در اوت ۱۹۷۵ که وی همراه خواهرش ریحانه در حال بازدید از آلمان غربی بود، تمام اعضای خانوادهاش در یک ترور بیرحمانه کشته شدند و به این ترتیب این دو خواهر بهعنوان تنها نجاتیافتگان از آن حادثه، مجبور به سپری کردن تبعید ششساله در هند شدند.
پس از بازگشت از هند در سال ۱۹۸۱، به عنوان رهبر حزب عوامی لیگ (Awami League) انتخاب شد. او در دهه ۱۹۸۰ بارها حبس خانگی شد. او بازهم از فعالیتهایش دست نکشید تا که در سال ۱۹۹۶ بهعنوان نخستوزیر بنگلادش انتخاب شد. او رهبر حزب عوامی لیگ بود که یکی از احزاب اصلی کشور به شمار میرفت. پیش از به قدرت رسیدن حزب عوامی لیگ در مقابل حزب ملیگرای بنگلادش (BNP) به رهبری خالده ضیا قرار داشت. در انتخابات ۱۹۹۶ پس از یک دوره ناآرامی و اتهامات به تقلب در انتخابات، حزب عوامی لیگ، اکثریت آرا را به دست آورد و شیخ حسینه بهعنوان نخستوزیر انتخاب شد.
در سال ۲۰۰۱، حزب او شکست خورد و ائتلاف بزرگ چهار حزبی به رهبری حزب ملیگرایان بنگلادش پیروز شد. در انتخابات ۲۰۰۸، پس از یک دوره حکومت موقت و ناآرامیهای سیاسی، دوباره حزب عوامی لیگ با اکثریت قاطع به پیروزی رسید. در نهایت حسینه واجد در سال ۲۰۰۹ برای دومین دور بهعنوان نخستوزیر سوگند یاد کرد. سپس در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۴ که توسط احزاب اصلی ائتلاف اپوزیسیون از جمله ملیگراها تحریم شده بود، عوامی لیگ ۲۳۴ کرسی را در دست گرفت. شیخ حسینه با حزب جاتیا که ۳۴ کرسی به دست آورده بود، دولت را تشکیل داد و برای سومین دور نخستوزیر شد.
حزب وابسته به او برای چهارمینبار پیاپی در انتخابات پارلمانی این کشور در تاریخ ۳۰ دسمبر ۲۰۱۸ میلادی به پیروزی قاطعی رسید و ۲۸۸ کرسی از ۳۰۰ کرسی را به دست آورد. طبق معمول اتهام تقلب از سوی مخالفان مطرح شد، اما او به دلیل تلاش برای پیشرفت صنعتی بنگلادش محبوبیت خوبی در این کشور داشت.
بنگلادش از ماه جون سال جاری، صحنهی اعتراضات گسترده و خشونتآمیز بوده است. این اعتراضات در پی صدور حکم یک دادگاه برای بازگرداندن نظام سهمیهبندی قدیمی در کالجها، دانشگاهها و ادارات دولتی این کشور به جریان افتاد که در سال ۲۰۱۸ در پی اعتراضات گستردهی دانشجویان لغو شده بود. طبق این سهمیهبندی تا ۳۰ درصد از سهمیهها به خانوادهها و بستگان کسانی تعلق میگیرند که در جنگ استقلالطلبانه بنگلادش با پاکستان در سال ۱۹۷۱ میلادی جنگیده بودند.
در پی این اعتراضات خونین که حدود ۳۰۰ تن کشته در پی داشت، نخست وزیر حسنیه امروز (۱۵ اسد)، از سمت خود استعفا داده و بنا به گزارشها کشور را ترک کرده است.
کارکردهای مثبت
پیشرفت اقتصادی: در دوران حکومت شیخ حسینه، بنگلادش پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه اقتصاد داشت. در دورهی حکومت او فقر کاهش یافت و نرخ رشد اقتصاد مردم بالا رفت.
بهبود زیرساختها: پروژههای بزرگ زیرساختی مانند پلها، جادهها و نیروگاهها در دوران او به بهرهبرداری رسید.
بهبود وضعیت بهداشت و آموزش: دولت شیخ حسینه برنامههای گستردهیی برای بهبود وضعیت بهداشت و آموزش اجرا کرد که باعث افزایش نرخ سواد و کاهش مرگومیر نوزادان شد.
کارکردهای منفی و علل ناآرامیها
تنشهای اجتماعی و سیاسی در این کشور ناشی از عوامل مختلف است. بیاعتمادی عمومی به حاکمیت و افزایش اتهامات مبنی بر فساد و سوءاستفاده از قدرت، باعث نارضایتیهای گستردهی مردم شده است. همچنین، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در جامعه و وجود تبعیضهای رایج، تنشها را تشدید کرده و حس عدالتطلبی را در میان شهروندان برانگیخته است. علاوه بر این، سرکوب مخالفان سیاسی و محدودیتهای شدید آزادی بیان، باعث افزایش اعتراضات و خواستههای دموکراتیک شده است. در نهایت، علیرغم پیشرفتهای اقتصادی، مشکلاتی چون بیکاری و تورم همچنان باقی بوده که نارضایتی عمومی را تقویت کرده است. این مجموعه عوامل، زمینه را برای بروز بیثباتیهای اجتماعی و سیاسی فراهم کرده است.