فمینیسم در افغانستان؛ از کج‌فهمی‌های رایج تا تحریف‌های عامدانه

نویسنده: فرزانه پناهی

فمینیسم در افغانستان همواره با مخالفت‌های شدید و برداشت‌های تحریف‌شده مواجه بوده است. این مفهوم یا چنان تقلیل می‌یابد که بی‌اثر می‌شود، یا آن‌قدر دگرگون می‌گردد که در نهایت، در خدمت همان ساختارهای مردسالار می‌ماند. این وضعیت، نه‌تنها حاصل فقدان آگاهی، بل‌که نتیجه‌ی یک مقاومت سیستماتیک در برابر تغییر بنیادین است؛ تغییری که اگر به‌ درستی درک و پذیرفته شود، بنیان‌های سلطه‌ی تاریخی را متزلزل خواهد کرد.

از همین‌رو، آن‌چه در افغانستان به‌عنوان فمینیسم شناخته می‌شود، اغلب یا به دشمنی با سنت و ارزش‌ها متهم می‌گردد، یا به ابزاری برای منافع شخصی و سیاسی بدل می‌شود، یا در قالب بی‌خطر و سانسورشده پذیرفته می‌شود که تأثیر واقعی بر نابرابری‌های ساختاری را ندارد. این روند نه‌تنها مسیر تحقق عدالت جنسیتی را دشوارتر می‌کند، بل‌که باعث شده است که فمینیسم، به‌ جای یک جنبش آزادی‌خواهانه، به موضوعی برای مناقشه و سوءبرداشت تبدیل شود.

در این میان، سه گروه عمده را می‌توان شناسایی کرد که هر یک به شیوه‌یی متفاوت، اما همگی در یک مسیر مشترک، فمینیسم را از معنا تهی می‌کنند:

نخستین گروه، که عمدتاً از میان دین‌گرایان و محافظه‌کاران سنتی برمی‌خیزند، فمینیسم را نه یک جنبش عدالت‌خواه، بلکه توطئه‌یی غربی علیه ارزش‌های دینی، خانواده و نظام اجتماعی می‌پندارند. این گروه که قدرت و امتیازات خود را در خطر می‌بینند، عامدانه تلاش می‌کند فمینیسم را معادل با مردستیزی، بی‌بندوباری و فساد اخلاقی جلوه دهد. آنان با استفاده از آموزه‌های دینی، نقش‌های جنسیتی را امر الهی و تغییرناپذیر معرفی می‌کنند. در نگاه آنان، زن نه یک انسان مستقل با حقوق برابر، بل‌که موجودی وابسته است که تنها در چارچوب اطاعت از مرد معنا می‌یابد. مقاومت این گروه در برابر فمینیسم، نه دفاع از دین، بل‌که دفاع از یک نظم قدرت است که قرن‌ها با سرکوب زنان و کنترل بر بدن، آزادی و زندگی آنان، بازتولید شده است.

گروه دوم، که خود را فمینیست می‌نامند اما درکی سطحی و التقاطی از آن دارند، در واقع همان نظام مردسالار را در لباسی جدید و فریبنده بازتولید می‌کنند. آنان می‌خواهند هم از امتیازات سنتی زنان در جامعه‌ی مردسالار، مانند مهریه، طویانه، جهیزیه و تأمین مالی توسط مرد، بهره ببرند و هم آزادی‌های فردی و حقوق برابر را مطالبه کنند. این تناقض، نه‌تنها به تحقق فمینیسم کمکی نمی‌کند، بل‌که آن را به ابزاری برای چانه‌زنی در نظام مردسالار تقلیل می‌دهد. این رویکرد، نه مبارزه‌ای برای برابری، بل‌که تلاشی برای گرفتن بیشترین امتیاز از هر دو نظام است؛ هم از سنت و هم از مدرنیته. اما فمینیسم، نه مطالبه‌ی امتیازات ویژه، بل‌که نفی هرگونه امتیاز ناعادلانه است. این نوع فمینیسمِ گزینشی، نه‌تنها زنان را آزاد نمی‌کند، بل‌که همان نابرابری‌های گذشته را در شکلی جدید بازتولید می‌کند.

زنان معترض افغانستان در برابر گروه طالبان
زنان معترض افغانستان در برابر گروه طالبان

سومین گروه، که ظاهراً مدافع برابری‌اند اما هم‌چنان در چارچوب سنتی می‌اندیشند، در واقع نوعی حقوق مدنی مشروط را ترویج می‌کنند؛ حقوقی که در آن، زنان تنها در صورتی اجازه‌ی تحصیل، اشتغال و مشارکت اجتماعی دارند که هم‌چنان نقش‌های سنتی خود را حفظ کنند. در این نگاه، زن می‌تواند کار کند، اما هم‌چنان مسئولیت کامل خانه و فرزندان بر دوش اوست. می‌تواند تحصیل کند، اما تصمیم نهایی درباره‌ی مسیر زندگی‌اش هم‌چنان در اختیار پدر، برادر یا شوهر است. این آزادی مشروط، نه‌تنها فمینیسم نیست، بل‌که فرمی پیچیده‌تر از سلطه است که زنان را در توهم آزادی نگه می‌دارد، در حالی که آنان همچنان در زنجیرهای سنت گرفتارند.

اما فمینیسم واقعی چیست؟

فمینیسم، نه جنگ علیه مردان است، نه مطالبه‌ی امتیازات ویژه برای زنان، و نه نسخه‌یی سانسورشده و بی‌خطر که مردسالاری بتواند آن را هضم کند. فمینیسم، یک مبارزه‌ی ساختارشکنانه است؛ مبارزه‌یی که هدف آن، نه اصلاح جزئی نظام نابرابر، بل‌که تغییر بنیادی مناسبات قدرت است. فمینیسم، یعنی نفی هرگونه سلطه‌ی جنسیتی، یعنی حق انتخاب، یعنی برابری بی‌قیدوشرط در تمامی عرصه‌های زندگی. فمینیسم، یعنی به رسمیت شناختن زن به‌عنوان یک انسان کامل، نه یک موجود وابسته که تنها در چارچوب سنت و مذهب معنا می‌یابد.

در افغانستان، تا زمانی که این حقیقت درک نشود، فمینیسم یا مورد تخریب قرار خواهد گرفت، یا تحریف خواهد شد، و یا در قالبی بی‌اثر و بی‌خطر، به‌عنوان یک «امتیاز مشروط» پذیرفته خواهد شد. اما فمینیسم، چیزی نیست که بتوان آن را در چارچوب‌های موجود گنجاند. این جنبش، آمده است تا نظم کهنه را به چالش بکشد، تا دیوارهای سلطه را فرو بریزد. و تا زمانی که این رسالت را به انجام نرساند، هیچ‌چیز از آن نخواهد ماند، جز نامی که یا منفور است، یا بی‌اثر، یا تحریف‌شده.

به اشتراک بگذارید: