قُنقوز گوه لِی‌لِی‌گر

این حشره‌ای که در تصویر می‌بینید، نامش در اصطلاح عرب‌ها «خنفسا» و به گفته‌ی انگلیسی‌زبان‌ها «بیتل» و در اصطلاح فارسی‌زبانان «گوه ‌گردانک» و در گویش هزاره‌گی «قونقوز گوه لِی‌لِی‌گر» است. این حشره، یک حشره‌ی سیاه‌رنگِ کوچکِ بد بوی است که با شغل گلوله ساختن قاذورات یا گوه حیوانات شناخته می‌شود. بی‌گمان هر آدم دهاتی با این حشره آشناست.

کار قُنقوز این است که در تمام زمان‌ها و در تمام عمرش گوه را لِی‌لِی (به کسر هردو لام) یا گلوله می‌کنند و با خودش حمل می‌کنند. در واقع کارش همین است و در همین خلاصه می‌شود.

با توجه به وضعیت این حشره‌ی بد بو و گوه‌گردان، بحشی از مردم افغانستان مصداق واقعی و عینی همین قُنقوز گوه ‌لی‌لی‌گر یا قُنقوز گوه ‌گردانک است. به سخن دیگر، بخشی از مردم افعانستان قُنقوزهای‌ گوه ‌گردان هستند، نه کم نه بیش؛ زیرا در تمام سال و ماه، کار و بارشان گوه لی‌لی کردن و در بین گوه نفس کشیدن است. کردارها، رفتارها و گفتارهای گوه لی‌لی‌گری‌ای که با اخلاق هیچ بشر متمدن و امروزی قالب‌بندی نمی‌شود..

بخش جالب دیگر عادت قُنقوز این است که هرگاه آن را در جایی که عطر باشد قرار بدهد، می‌میرد.

دقیقا بخشی از مردم افغانستان نیز عین همین حشره، هرگاه در فضا و محیط انسانی‌ای که در آن ارزش‌های چون مدارا، بردباری، یکدیگر پذیری، کثرت‌گرایی، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، حقوق شهروندی، حقوق بشر، دموکراسی و… وجود داشته باشد، نمی‌تواند نفس بکشد و نمی‌تواند زنده بماند. الا و بالله باید گوه جوغول کنند و گوه خود را لی‌لی کنند و به همین کار و بار و ویژگی‌های گوه‌ لی‌لی‌گری‌ خوش مشغول باشند، دقیقا همانند قُنقوز گوه لی‌لی‌گر؛ اما فرق قُنقوز گوه لِی‌لِی‌گر و مردم گوه لی‌لی‌گر در این است که مردم گوه لی‌لی‌گر عبارت است از موجودات بد بو، شپشو، نابهنحار، بی‌فرهنگ، قرن بوقی، خشونت‌گرا، انتحارگر، زیان‌رسان، تروریست، دشمنِ تعلیم و تحصیل زنان، دشمن کار زنان، دشمن مشارکت سیاسی زنان و دیگر اوصاف و خوی زشتی که در جامعه‌ی انسانی مدرن یافت نمی‌شود؛ ولی قُنقوز گوه لی‌لی‌گر موجودات بی‌ضرر و مرضی هستند که وجودشان‌ نه کشور و منطقه را تهدید می‌کند، نه خونی را می‌ریزاند، نه امنیتی را از بین می‌برد نه جهان از شرشان‌ به الامان‌ آمده است، فقط و فقط گوه لی‌لی‌ می‌کنند.

نتیجه این‌که آن‌گونه که قُنقوز گوه لی‌لی‌گر سر و کارش همیشه با گوه است، بخشی از مردم افغانستان نیز سر و کارشان با گوه و گوه لی‌لی‌گری‌ است. نه آن حشره‌ی بد بو خوشایند است نه این مردم بد بوی برای کشور، سرزمین و جهان سودمند؛ مردمی که با این گوه‌گرایی‌ و گوه لی‌لی‌گری‌ و گوه‌خوری هم خود را تباه کرده است و تباه می‌کند هم جهان در غم آنان مانده است و هم بخش دیگر مردم افغانستان تباه و خاک‌به‌سر‌ و دربه‌در شده است: موجودات سراسر شر و شرور و اهریمنی.

به اشتراک بگذارید: