ما به عنوان فعالان، کنشگران و اعضای مستقل جامعهی مدنی افغانستان، به سازمان ملل متحد هشدار میدهیم که دعوت از طالبان، به معنای نادیده گرفتن ارادهی مردم افغانستان است. طالبان گروهی، تروریست، جنایتپیشه و فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی و حقوقیاند که با اعمال خشونت نظامی در طی سه دههی گذشته قدرت سیاسی را با وحشتآفرینی و دهشتافکنی قبضه کردهاند. در نتیجهی جنایات لجامگسیختهی این گروه، نزدیک به دوصد هزار انسان در افغانستان کشته شده و میلیونها انسان دیگر آواره و زندگیشان متأثر شده است. بهزعم ما، هر نوع تفاهم با این گروه، زیر نام «مذاکره»، تعامل آشکار با جنایتکاران جنگی، عاملان جنایت علیه بشریت، کارگزاران آپارتاید جنسیتی و دشمنان سوگندخوردهی مردم افغانستان و رازشهای انسانی چون عدالت، کرامت و آزادی است و «معامله» نامیده میشود.
ما ضمن اعتراض و ایستادگی علیه دعوت از گروه تروریستی طالبان و حضور این گروه در نشست دوحه، به سازمان ملل، کشورهای اشتراککننده در این نشست و نهادهای بینالمللی حقوقبشری هشدار میدهیم که تعامل با طالبان، معاملهی تمام ارزشهای انسانی و حقوق بشریایست که خود مدعی آناند. ما ضمن تحریم هر اجماع و نشستی با هدف تعامل با طالبان، از سازمان ملل و کشورها میخواهیم که مسیر گفتوگویشان را از سوی طالبان بهسوی مردم افغانستان تغییر دهند و برای پاک شدن این لکهی ننگ از دامن بشریت، همگام مردم و نیروهای مترقی مردمی تلاش کنند.
خواستهای ما و مکلفیتهای سازمان ملل متحد:
1 – جرمانگاری و به رسمیتشناسی رژیم آپارتاید در افغانستان: زنان و دگرباشان جنسی، به شکل روشن تحت رژیم آپارتاید قراردارند. وظیفهی سازمان ملل و کشورهای عضو است که آپارتاید جنسیتی در افغانستان را جرمانگاری و به رسمیت بشناسند.
2 – طالبان در افغانستان، با انکار و سرکوب مذاهب و ادیان دیگر به شکل سیستماتیک نسلکشی در افغانستان را دنبال میکنند. مستندات کافی از نسلکشی توسط این گروه در دور اول حاکمیتشان و همچنان طی بیستسال درگیری با نظام جمهوری اسلامی افغانستان و سهسال حاکمیت دوبارهی شان بر افغانستان، وجود دارد که سازمان ملل و همه کشورهای دخیل در مسألهی افغانستان، آن را به شکل مستند میدانند.
3 – پیگیری جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت که توسط طالبان به شکل بیرویه انجام شده و مستندات کافی توسط نهادهای داخلی و بینالمللی تهیه شده است که این حقیقت را روشن میسازد.
4 – جلوگیری از سرکوب وحشیانهی طالبان، چون کوچ اجباری مردمان بومی از سرزمینشان و جابهجایی تروریستهای منطقهای و جهانی به هدف گسترش تروریزم و کنترل مردم در مناطق مختلف افغانستان.
5 – وضع تحریمهای بینالمللی علیه رژیم تروریستی طالبان و حفظ نام این گروه و افراد و سران آن در فهرست سازمانهای تروریستی و تحریم سفر اعضای تروریست این گروه به بیرون از افغانستان. هر سفر اعضای طالبان به کشورهای جهان، به معنای سربازگیری به هدف گسترش تروریزم جهانی است؛ که جهان باید این وضعیت را به مثابهی یک هشدار جدی در نظر داشته باشد.
6 – قطع هرچهسریعتر دسترسی طالبان به کمکهای بشردوستانهی جهان که بهنام مردم افغانستان فرستاده میشود؛ چون بر اساس مستندات، طالبان بخش بزرگی از این کمکها را که باید به مستحقین توزیع شود، در جهت تقویت نظامی و اقتصادی خود و دیگر گروههای تروریستی استفاده میکنند.
7 – اتخاذ سیاستی جهانی و عملی برای رفع هرگونه تبعیض و ستم قومی، زبانی، مذهبی و جنسیتی در افغانستان.
8 – بازگرداندن کرسی نمایندگی افغانستان در سازمان ملل به مردم افغانستان بهعنوان تنها تریبون بینالمللی چهل میلیون انسانی که امروز در اسارت یک گروه تروریستی قرار گرفته است.
9 – ایجاد مکانیزمهای عملی و تسهیل امکان گفتوگو با مردم افغانستان دربارهی تشکیل دولت عبوری. افزایش فشار بیرونی بر طالبان، فشار داخلی و مردمی بر این گروه را افزایش خواهد داد و زمینه را برای تشکیل دولت عبوری فراهم خواهد کرد.
10 – برقراری روند عدالت انتقالی و رسیدگی به نیمقرن جنایت بشری بههدف به به رسمیتشناسی داغ و رنج خانوادههای قربانیان جنگ و جنایت و کشتار در افغانستان؛ تا جنایتکاران جنگی محاکمه نشوند، صلح پایدار به وجود نخواهد آمد و بحران جاری در افغانستان به پایان نخواهد رسید.
11 – تأکید بر تمرکززدایی از قدرت در افغانستان و کمک به ایجاد ساختار دموکراتیکی که در آن، وجود تکثر جاری در افغانستان تضمین شود و گروههای قومی، مذهبی و طبقاتی مختلف جامعه، بتوانند خود را ببینند و مورد استثمار قدرت مرکزی قرار نگیرند.
12 – تضمین حقوق زنان و اقلیتهای جنسی به عنوان بزرگترین قربانیان تبعیض و ستم ساختاری و مضاعف در افغانستان.
13 – و ایجاد تغییر بنیادین در نظامهای آموزشی، تحصیلی، بهداشتی، امنیتی و دفاعی به نفع مردم.
در پایان تکرار میکنیم که هرگونه مذاکره و گفتوگویی که این خواستهای بنیادین و مشروع مردم افغانستان را در نظر نگیرد، معاملهای آشکار با تروریزم است. ما تصریح میکنیم که در صورت بیاعتنایی به این مطالبات، افغانستانِ تحت سلطهی طالبان بهزودی به مقر فرماندهی تروریزم جهانی بدل خواهد. چنانچه هماکنون دهها گروه تروریستی در این کشور، مدارس و کمپهای آموزش نظامی و حملات تروریستی دایر کردهاند. ما با قاطعیت اعلام میکنیم که تنها راه مبارزه با ناامنی در افغانستان، منطقه و جهان، نابودی طالبان و اعطای اقتدارسیاسی به منبع آن، یعنی مردم افغانستان است. مردمی که هرگز صدا، اراده و تلاششان بهمثابهی بخشی از جامعهی بشری برای تحقق توسعه، صلح و دموکراسی به رسمیت شناخته نشده؛ ولی همواره خواهان زندگیای انسانی و مسالمتآمیز با خود، منطقه و جهان بودهاند، هستند و خواهند بود.
9 سرطان ۱۴۰۳
اسلام آباد پاکستان