نویسنده: سائمه سلطانی
طالبان به تازگی بازی شطرنج را ممنوع اعلام کردهاند و آن را خلاف شریعت خواندهاند. در فضای مجازی، بسیاری کاربران، طالبان را جاهل و ناآگاه از دین فرض کردهاند؛ اما واقعیت این است که طالبان هیچ اقدام اسلامی را از سر ناآگاهی انجام نمیدهند. اگر حمام را میبندند، حکم شرعیاش را دارند. اگر تصاویر را ممنوع میکنند، باز هم دلیل شرعی برایش دارند، و حالا هم که شطرنج را ممنوع کردهاند، برای آن نیز به حکم شرعی استناد میکنند.
در حدیث شمارهی ۴۹۳۸ سنن ابی داود آمده است:
«قال علی بن ابی طالب: الشطرنج من المیسر»؛ یعنی علی فرمود: «شطرنج از قمار است.»
همچنین در سنن ابی داود، کتاب الأدب، و در حدیث شمارهی ۴۹۳۸ آمده است که پیامبر اسلام، محمد، فرمود: «هر کس با نردشیر بازی کند، گویا دست خود را در گوشت و خون خوک فرو برده است.» همین روایت در حدیث شمارهی ۲۲۶۰ صحیح مسلم نیز نقل شده است.
در کتاب الآثار (چاپ دار ابن حزم، تحقیق ابو الوفا افغانی، ص ۱۶۱ تا ۱۶۹)، محمد بن حسن از ابوحنیفه روایت میکند که وی از حماد و او از ابراهیم نقل کردهاند که آنان بازی با شطرنج را همانگونه که بازی با نرد را، مکروه میدانستند.
در کتاب المبسوط (جلد ۳۰، ص ۲۰۰، طبعه دار المعرفه) آمده است: «وأما الشطرنج فکره ذلک أبو حنیفه واعتبره من المیسر.» ترجمه: «اما دربارهی شطرنج، ابوحنیفه آن را مکروه [به معنای تحریم] دانست و از مصادیق قمار شمرد.»
در الفروع من الکافی (تصحیح علیاکبر غفاری، جلد ۶، ص ۴۳۵) حلبی روایت میکند که از امام صادق دربارهی شطرنج پرسیدم. فرمود: «این کارِ مجوسیان را رها کن!»
پرسیدم: «آیا آن را بخرم و بفروشم؟» فرمود: نه.
گفتم: «آیا با آن بازی کنم؟» فرمود: نه.
پرسیدم: «آیا به آن نگاه کنم؟» فرمود: نه.
پرسیدم: «آیا از درآمد آن چیزی بخورم؟» فرمود: نه.
این منابع، بازی شطرنج را در قیاس با بازی نردشیر و قمار گذاشتهاند و آن را حرام اعلام کردهاند. دلیل اصلی ضیاع وقت برای ممنوع واقعشدن در برابر عبادت الله است. در واقع، دلیل اصلی، اختلال وارد کردن در امر عبادت یا بندگی الله شمرده میشود. چنانکه موسیقی غیراسلامی، شادی و رقص به دلیل دور شدن از یاد و عبادت الله، ممنوع و حرام اعلام شده است.
با توجه به این استنادها میتوان گفت که هر آنچه طالبان انجام میدهند، کاملاً آگاهانه و مطابق احکام اسلامی است. آنان بر دین آگاهاند، ظاهراً این عامهی مسلمان کشور است که با انگیزهی اسلام افراطی و میانه به هر اقدام طالبان نگاهی میاندازند و آن ناشی از ناآگاهی میدانند. واقعیت اسلام همین است، با جاهل عنوانکردن طالبان، این واقعیت تغییر نمیکند. طالبان اگر جاهلاند، بر اساس احکام و مواد عقیدتی اسلام به جهالت رسیدند. جهالت طالبان، جهالت تحقیقی است، اما جهالت عامهی مردم بیشتر ارثی به نظر میرسد. چون بدون هیچ تحقیق و تأملی در قفس داوری اسلام افراطی و اسلام میانه گیر افتادهاند و فراتر از آن را نمیتوانند و نمیخواهند ببینند!