نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و منتقد سرسخت جمهوری اسلامی ایران، در حالیکه بر پشت میلههای زندان اوین به سر میبرد برنده جایزه صلح نوبل شد. وی متولد سال ۱۳۵۱ در ولایت زنجان ایران و دانشآموخته رشته فزیک کاربردی دانشگاه خمینی قزوین میباشد.
جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، در تبانی با قدرتهای سرمایهداری غربی به قدرت رسید تا دست گروهای سوسیالیست و کمونیست را از ایران کوتاه کند. اما این نظام سیاسی تندرو و بنیادگرا از نوع اسلام شیعی، به زودی با همپیمانان غربیاش دچار اختلاف و خصومت شد. به گفته حسنین هیکل ژورنالیست مصری، کار بهجایی رسید که نواب صفوی طلبه افراطی، بر سفارت آمریکا حمله کرد و آن را به آتش کشید. همچنان، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، نشانههایی از دیگرستیزی و سرکوب صداهای مخالف، در جمهوری اسلامی ایران قابل رویت بود.
اکنون، ماموریت سرکوبگری و ستیزهجویی این نظام اسلامی، بهجایی رسیده است که دختران ایران را به جرم نمایانشدن گیسوانشان به زندان میفرستند، سال گذشته مهسا امینی دختر ۲۲ ساله سقزی را به ضرب چماق و دنده برقی کشتند. پیامد قتل مهسا «جنبش زن، زندگی و آزادی» بود.
در این میان، نرگس محمدی فعال حقوق بشر، حقوق زنان و طرفدار دموکراتیزهکردن ایران، از پانزده سال به این طرف با نظام جمهوری اسلامی دست به گریبان است. این بانوی مبارز ایرانی؛ جرم جنایی، قاچاق، اختلاس و نفرت پراکنی مذهبی را ندارد. بلکه جرم وی این است که از مسئولان جمهوری اسلامی میخواهد که دست از سرکوب دیگر اندیشان، اقلیتهای مذهبی و زبانی بردارد. یکی از جرمهای که برای نرگس محمدی در نظر گرفته شده و او را مستحق زندان شدن معرفی کرده است، راهاندازی کمپاین لگام (لغو گامبهگام اعدام) میباشد. جمهوری اسلامی ایران، از جمله کشورهایی است که مخالفان خویش را بر اساس دستورات فقه اسلامی و الزامات سیاسی به صورت بیرحمانه اعدام میکند.
در بیوگرافی آنلاین نرگس محمدی یادآوری شده است که وی معتقد است: «جامعه ایران با قطعیت خواهان حقوق دموکراتیک خویش است. دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و جوانان مطالبات مشخصی دارند و حکومت ایران ناگزیر است به آنها پاسخ دهند؛ پاسخی قانع کننده و رضایتبخش. این مطالبات تنها مسئله و مشکل بخش الیت جامعه نیست، بلکه خواست تمام ملت ایران است.»
اکنون نرگس محمدی، در پشت میلههای زندان اوین به سر میبرد و تحت شکنجه نظام تندرو و بنیادگرای جمهوری اسلامی ایران قراردارد. اما در ماورای ابحار و اقیانوسها در قاره اورپا و در کشور ناروی، هیئت اهدای جایزه صلح نوبل، بعد از ماهها رأیزنی و بحث، به این نتیجه رسید که جایزه صلح نوبل را به پاس فعالیتهای حقوق بشریاش به او اهدا کند. روز (۱۴ میزان ۱۴۰۲ برابر با ۶ اکتبر) این جایزه به نرگس محمد اهدا شد.
بدون شک مبارزه کردن و اعتراض در برابر نظامهای توتالیتر و تندرو دینی و فقهی همچون جمهوری اسلامی ایران، دشوار و ترسناک است. زیرا اعتراض در برابر چنین نظامها به معنای امضاکردن «امر قتل خویشتن با خون خویش به دست خویشتن» است. اما نرگس محمدی بر اساس باور و ایمان که به آزادی، برابری و دموکراسی دارد این ریسک را به جان خریده است.
نرگس محمدی مادر دو فرزند است؛ گهگاهی با احساس عاطفی زنانه به زندانبانهای مذهبیاش نامههایی نوشته است، تا آنها دشواریهای زنان و دختران زندانی را درک کنند. وی در بخشی از نامهای که به دادستان پروندهاش نوشته، این تکه از دل نوشته خویش را که بیانگر حال همبندان و همزندانیاناش میباشد درج کرده است: «تک تک ما، زن و مادریم و کودکان ما همچون فرزندان شما و میلیونها کودک این سرزمین هستند که نیازمند مهر و عاطفه مادری اند.» اما گوش زمامدازان مذهبی ایران، بدهکار چنین صداهایی نیست.
پیروزی نرگس محمدی، برای به دستآوردن جایزه صلح نوبل به معنای حقانیت جنبش زنان ایران، افغانستان و تمام کشورهای اسلامی است.
به اشتراک بگذارید:
مطالب مرتبط:
آخرین نشرات
«آنچه بر یک رود میگذرد»؛ روایت زندگی افغانستانیهای مهاجر در ایران
فروردین ۳۱, ۱۴۰۴
جنگل متروکهیی بهنام افغانستان که در آن گرازهای وحشی جولان میدهند
فروردین ۳۱, ۱۴۰۴
داستانهای دردناک
فروردین ۳۱, ۱۴۰۴
عادیسازی طالبان از سوی روسیه و سکوت معترضان
فروردین ۳۰, ۱۴۰۴