فرزانه پناهی
تضمین حقوق هر مرد و زن برای مشارکت کامل در جامعه و به ثمر رساندن استعدادهای ذاتیشان، آرمانی است که انسانهای امروزی، به عنوان یک اصل انسانی و اخلاقی مورد پذیرش قرار داده است. این نکته کلیدی یک اصل مهمی اعلامیه جهانی حقوق بشرنیز است: «همه (افراد بشر) برابرند، همه آزادند، و همه سزاوار داشتن فرصت برای پیگیری کامل خوشبختی هستند».
در ادارهی خودکامه طالبان، تمام مواد منشور حقوق بشر، از جمله اینکه مردم توانایی بیان اندیشه، عبادت و تجمع آزادانه؛ پرداختن به زندگی شخصی و حرفهای خود را با برخورداری از منزلت انسانی شان را داشته باشد، نقض میشود. طالبان در مورد حقوق شهروندان تنها با توصل به اصول انعطافناپذیر اسلام، برخورد خشن و غیرانسانی دارند. در قرن بیست و یکم، در عصر علم و تکنالوژی، شهروندان افغانستانی به جرم ابراز عقایدشان مورد پیگیری و شکنجه قرار میگیرند، حریم خصوصی و خانوادگی مردم در امان نیست، زنان و دختران از تمام حقوق انسانی و شهروندیشان محروم شدهاند. ما تنها با تکیه بر یک رویکرد و روش که همانا روش مذهبی و شرعی باشد، برای غلبه بر استبداد و انقیاد که روحیۀ انسانی را تضعیف میکنند، تواناییهای بشر را محدود میسازند، و پیشرفت بشریت را تحلیل میبرند، ازین بنبست، عبور نخواهیم توانست. تنها با استناد و بهره بردن از فرصتها و حقوقی که اعلامیه جهانی حقوق بشر است که امکان شکستن زنجیرهای انقیاد و بردهگی که طالبان با استفاده از حربه مذهب و سنت به دست و پایمان بسته مهیا میشود.
طالبان با آرمان اسلام خواهی، قوانین و مقررات بسیار دستو پاگیر، محدود کننده و سرکوبگرانهای را به شهروندان خصوصاَ زنان تحمیل میکند. بسیاری از مدافعان شجاع حقوق بشر که به شکل مسالمتآمیز خواهان احقاق حقوق خود و دیگر هموطنان خویش استند، مورد مزاحمت و تهدید قرار میگیرند، بازداشت و یا زندانی میشوند، حتا امکان خشونتهای خارج از محدوده قضایی و قتل شان وجود دارد.