نویسنده: سائمه سلطانی
نوال السعداوی، سوسیالیست فمینیست، نویسنده، پزشک و چهرهی انقلابی ضد استعماری بود که در سال ۱۹۳۱ در مصر متولد شد.
او به خانوادهی فقیر و تهیدست در جامعهی مصر تعلق داشت و یکی از دلایل انقلابی بودنش نیز وابستگی به این بخش ستمدیدهی جامعه بود. او بارها در مصاحبههایش دلایل فمینیست بودن، سوسیالیست بودن و انقلابی بودنش را با افتخار توضیح داده است.
نوال بیباکانه در جامعهی اسلامزدهی مصر، صدای اعتراضش را علیه اسلام، بهعنوان یکی از بنیادهای اساسی ستم بر زنان، بلند کرد و از نقش دین در سرکوب زنان در جوامع اسلامی هشدار داد. او دریافته بود که ادیان، بهویژه ادیان توحیدی (اسلام، مسیحیت و یهودیت)، ابزار سرکوب و کنترل بدن و تفکر زنان بودهاند.
اخراج از کار، زندانی شدن و تبعید
نوال در سال ۱۹۷۲، زمانی که ریاست آموزش بهداشت عمومی در وزارت بهداشت مصر را بر عهده داشت، کتاب «المرأه والجنس» (زن و جنسیت) را منتشر کرد. انتشار این کتاب، که به موضوعاتی مانند ختنهی زنان، سرکوب جنسی و پدرسالاری اسلامی میپرداخت، خشم اسلامگرایان را برانگیخت و در نهایت باعث شد دولت مردسالار مصر او را از مقامش برکنار کند.
در سال ۱۹۸۱، به دلیل انتقادهای شدیدش از دولت انور سادات و مخالفت با سیاستهای جنسیتی و سلطهگرایانهی او، همراه با دهها روشنفکر و فعال سیاسی بازداشت و زندانی شد. در زندان، با کارگران جنسی و قربانیان خشونت خانگی آشنا شد و تجربهی زندانش را با قلم ابرو روی دستمال کاغذی نوشت. بعدها، این تجربیات را در کتاب «خاطرات من در زندان زنان» منتشر کرد. او پس از ترور سادات آزاد شد، اما فشارهای حکومت بر او هیچگاه کاهش نیافت.
در سال ۱۹۹۰، گروههای اسلامگرا او را به ارتداد محکوم کردند و سپس فتوای قتلش را نیز صادر کردند. این تهدیدها در نهایت باعث تبعیدش به آمریکا شد، اما او در تبعید نیز سکوت نکرد و به تدریس در دانشگاههای دوک و واشنگتن پرداخت.
بااینحال، روحیهی نوال برای مبارزه علیه مردسالاری اسلامی چنان قوی بود که باوجود تهدیدها، در سال ۱۹۹۶ به مصر بازگشت و به مبارزاتش ادامه داد. در سال ۲۰۰۱، یکی از وکلای اسلامگرا به اتهام ارتداد از او در دادگاه شکایت کرد و خواستار طلاق اجباریاش از همسرش شد، اما دادگاه این پرونده را رد کرد.
روحیهی ضد استعماری
نوال السعداوی، درحالی که مردسالاری اسلامی را با رویکرد فمینیستی مورد نقد قرار میداد، از سوی دیگر، با گرایشهای سوسیالیستیاش علیه سرمایهداری و امپریالیسم نیز موضعگیری میکرد. او باور داشت که امپریالیستهای غربی نهتنها منابع کشورهای مستعمره را غارت کردهاند، بلکه ساختارهای سرکوبگر اجتماعی-سیاسی، از جمله اسلام سیاسی را نیز بر جوامع مستولی ساختهاند. از دیدگاه او، زنان و اقلیتهای جنسی-جنسیتی بیشترین آسیب را از این فرایند متحمل شدهاند.
او معتقد بود که میان استعمار و پدرسالاری اسلامی رابطهی اساسی وجود دارد. استعمارگران در جوامع دموکراتیک، بازاندیش و سکولار به سختی میتوانند مسیر اشغالگریشان را هموار سازند، به همین دلیل، نیروهای واپسگرا و مرتجعی چون اسلامگرایان را در رأس قدرت قرار میدهند تا جامعه را در جهالت مذهبی نگه داشته و ذهن مردم را از سرنوشت سیاسی خود منحرف کنند.
همچنین، نوال عمیقاً منتقد سرمایهداری جهانی بود و آن را منشأ اساسی فقر، استثمار، استعمار، جنگ، مهاجرت و جنسیتسالاری میدانست. او تأکید داشت که شرکتهای چندملیتی و اقتصاد طبقاتی غرب، کارگران و زحمتکشان آسیا و آفریقا را در وضعیتی نگه داشتهاند که در آن، تنها به زنده ماندن اکتفا میشود.
از این رو، نوال باور داشت که فمینیسمی که آزادی زنان را خارج از مبارزه با نهادهای سلطهی جهانی، مانند سرمایهداری و امپریالیسم، تصور کند، اساساً قادر نخواهد بود بحران جنسیتی را حل کند. او معتقد بود که این دو نظام نهتنها از منابع احیای مردسالاری مذهبی در قلمروهای تحت اشغالشان هستند، بلکه خود نیز بهعنوان منابع اصلی ستم جهانی بر زنان و اقلیتهای جنسی-جنسیتی عمل میکنند.
نوال السعداوی سرانجام در ۲۱ مارس ۲۰۲۱، در ۸۹ سالگی درگذشت، اما بیش از پنجاه کتاب و صدها مقالهی تخصصی از خود بهجا گذاشت که همچنان الهامبخش جنبشهای فمینیستی و ضد استعماری در سراسر جهان است.