نویسنده: سائمه سلطانی
هشت مارس، روز جهانی زنان، درحالی فرا میرسد که پس از بیش از یک قرن از ظهور فمینیسم و پیشروی جنبشهای زنان در جهان، بهویژه غرب، مردسالاری سازمانیافته دوباره در حال اوجگیری است. بازگشت ترامپیسم هار، قدرتگیری فاشیسم نژادی و پدرسالاری در اروپا، تأکید پوتین بر حفظ ارزشهای خانوادگی و تهدید ملی تلقیکردن جنبشهای فمینیستی و جامعهی الجیبیتیکیو+ در روسیه، اوجگیری اسلامگرایی در افغانستان، عراق و ایران، نشانههای دقیقی از مردسالاری سازمانیافتهاند.
در این وضعیت، تجلیل از هشت مارس باید به نقطهیی برای مبارزه با مردسالاری نهفته در دولت، دین، ناسیونالیسم و بازار تبدیل شود؛ اما آنطور که انتظار میرود، چنین مبارزهیی وجود ندارد یا دستکم آنقدر نیرومند نیست که حضورش احساس شود. از این رو، نئولیبرالیسم و سرمایهداری قدرت بیشتری یافته و مانند بسیاری از ارزشها، هشت مارس را نیز تهی از معنا کرده و آن را به یک رویداد تشریفاتی، نمادین و سودآور تبدیل کردهاند. چنانکه دولتها و سازمانهای حقوق بشری در این روز بیانیهها و نطقهای حمایتی منتشر میکنند، اما سیاستی بنیادی که عزم آنها را برای تزلزل پایههای سرمایهداری نشان دهد، وجود ندارد.
در این میان، دو موضوع مطرح است: نخست، نئولیبرالیسم به مثابهی مدافع زرد حقوق زنان و سپس، سرمایهداری به مثابهی منبع کالاسازی هشت مارس. شرکتهای بزرگ، این روز را به فرصتی برای سودآوری تبدیل کردهاند و با فروش گل، لوازم آرایش، تیشرتهای آراسته به شعارهای فمینیستی، لباس، و در کشورهای اسلامی با فروش چادر، سود هنگفتی به جیب میزنند. این شرکتها، در حالی که با شعارهای فمینیستی بازار خود را گسترش میدهند، همچنان استثمار مضاعف زنان کارگر، تبعیض جنسیتی و نابرابری مزدی را در ساختار کار خود حفظ کردهاند.
از سوی دیگر، همانطور که اشاره شد، دولتها نیز در چهرهی مدافع زرد حقوق زنان، در تغییر ماهیت این روز نقش اساسی دارند. چنانکه دولت ترامپ امسال در حالی هشت مارس را تجلیل خواهد کرد که با سلطه بر بدن زنان، حق سقط جنین را از آنها سلب کرده است. از سوی دیگر، با مسدودکردن کمکهای بهداشتی و حمایتی، زنان بسیاری را در وضعیت ناگوار رها کرده و با اجرای سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی، هزاران زن کارگر را در معرض اخراج و هزاران مادر را از فرزندانشان محروم ساخته است. این رویکرد دوگانه دولتهای نئولیبرال سالهاست که جریان دارد و هدفی جز فریب جنبشهای زنان ندارد.
رویهمرفته، باید یادآور شد که هشت مارس، روز جهانی زنان کارگر و زنان به حاشیه راندهشده است، اما ملل متحد، بهعنوان بزرگترین مدافع زرد حقوق زنان، این روز را مختص زنان طبقه حاکم و سرشناس وابسته به سیستم کرده است. در مراسمی که از سوی آنها در مکانهای مجلل و گرانقیمت برگزار میشود، زنان کارگر و مهاجر که اکثریت تحت ستم را تشکیل میدهند، جایی ندارند و حتی در غیابشان سخنی از مشکلات آنها به میان نمیآید. این تاریخزدایی از هشت مارس و جایگزینی آن با «جشن زنانه» پیامی سیاسی دارد: نظامهای مردسالار در نابودکردن مطالبات رادیکال زنان عمیقاً مصمماند و از هیچ تلاشی برای کنترل و سرکوب مبارزات مستقل زنان دریغ نمیکنند.
در کشورهای اسلامی نیز، این روز با بریدن کیک و هدیهدادن چادر به زنان، که نمادی از سلطه بر بدن و سرنوشت آنهاست، گرامی داشته میشود. حالآنکه تاریخ مبارزاتی هشت مارس هیچ نقطهی اشتراکی با چنین تجلیلهای مردسالارانه ندارد، بلکه از آنها بیزار است.