فرزانه فراسو
این متن را از راه دور به رهبران طالبان، بهویژه ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان مینویسم. امیدوارم به دستشان برسد و بخواند:
۱
من دختری هستم که طعمِ تلخ مهاجرت را با تمام وجود حس میکنم و از عالم مهاجرت برایتان مینویسم. با آمدن شما (طالبان) صدها هزار نفر از هموطنان ما مهاجر شدند و خانه و کاشانهی خود را از دست دادند. من نیز یکی از آنها هستم. اگر مهاجر نمیشدم، بدون شک مثل هر زنی که در کشور ما زندگی میکند، مرا خانهنشین میکردید. به سرنوشت زنانی گرفتار میشدم که همهچیز، حتا مکتب و آموزششان را گرفتهاید. باید بشرمید که فعالان حقوق زن، حقوق بشر و نیروهای پیشرَو و دلسوز کشور شما، از شما که هموطنشان هستید، فرار کرده به دامان کشورهای بیگانه پناه میبرند. شما آنها را میکشید؛ اما بیگانگان نجاتشان میدهند.
۲
بر اساس آمار سال ۲۰۲۲ به تعداد ۱۳ هزار نفر از افغانستان حج رفتهاند. هزینهی سفر هر حاجی ۵ هزار دالر آمریکایی و هزینهی مجموعی ۶۵۰ میلیون دالر میشود. من حرفی برای سایر حاجیان ندارم؛ زیرا آنها با این کار دکانی را که بهنام دین باز کردهاند، پر رونقتر میکنند؛ اما مثل شما خود را ناجی و در قبال مردم مسوول اعلام نمیکنند. طرف سخنم آن عده از رهبران طالبان هستید که به حج رفتهاید. شما چطور برای کسب ثواب و بهشترفتن، میلیونها دالر یک کشور فقیر را در جایی مصرف میکنید که رفتن در آنجا جزوی از واجبات مردم نیست. از نظر دینی و انسانی برای شما پر کردن شکم گرسنهی مردم نسبت به حج اولویت دارد.
۳
بعد از سقوط کابل مردم افغانستان همهچیزشان، از جمله نان، کار و آزادیشان را از دست دادند. مردم زندگی سخت و و دشوار دارند. فقر بیداد میکند و مردم گرسنهاند و فرزندان خود را میفروشند. اعضای بدن خود را در مقابل پول اندکی فروختند/ میفروشند. به طور نمونه به بازار کلیهفروشی مردم منطقهی شهر سبز ولایت هرات اشاره میکنم. مردم به خاطر نجات از گرسنگی حتا وسایل خانهی خود را نیز فروختهاند. معلولین و شهدای نیروهای امنیتی پیشین فراموش شدهاند. نه تنها از طرف ادارهی شما کمک صورت نمیگیرند، حتا آنها را دشمنتان میبینید و با آنها خصمانه رفتار میکنید.
با آمدن شما میلیونها انسان مهاجر شدند. مهاجرین در تمام دنیا بهویژه در کشورهای ایران، پاکستان و ترکیه و… وضعیت بدی را تحمل میکنند. شما اصلاً برای افغانستان و رهایی میلیون انسانی از دام بدبختی پلان ندارید. حکومتتان جز وحشت، شکنجه و… چیزی دیگری نیست و ندارد.
۴
نصف جامعه ( زنان) را از مشارکت در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حذف کردهاید. امروز دختران به مکتب رفته نمیتوانند. در صورتی که خود شما ملاها میگوید: «از دیدگاه اسلام آموختن علم بر زن و مرد فرض است.» مکتبرفتن حق طبیعی هر انسان است. برای رهایی از بدبختی و رسیدن یک زندگی بهتر و یک جامعهی سالم، دختران باید درس بخوانند؛ اما شما با بستن دورازههای مکاتب بر روی دختران، اشکهای آنها را کشیدید و امیدشان را کشتید. دختران مکتبی و نصف جمعیت افغانستان را که زنان هستند در زندان خانگی، زندانی کردید.
دروازههای مکاتب را به روی دختران باز کنید. دیگر اجازه ندهید بیش از این زنان و دختران درد و رنج را تحمل کنند. همین دختران امروز مادران فردایند. بگذارید این مادران فرزندان دانا و آگاه تحویل جامعه بدهند. خود ملاها میگوید، زنان معلم جامعهاند. معلمی که خودش معلم ندیده باشد، چطور میتواند شاگرد دانا و توانا تحویل جامعه بدهد. بیتعارف بگویم اگر پدران و همفکران شما اجازه میدادند مادران شما به مکتب و دانشگاه بروند، بدون شک امروز شما تعلیم و تحصیلستیز و دشمن زنان، علم، آزادی و انسانیت نمیبودید.
۵
تاریخ افغانستان آشکارا نشان میدهد که سیاستهای قشری، قومی، حذفی و استبدای محکوم به شکست و نابودی است. بناءً به جای دلخوشکردن به ادارهی تکقشری و قومیتان، اجازه بدهید یک دولت مدرن و همهشمول تشکیل شود تا تمام اقوام، مذاهب و گروههای متنوع سیاسی و مدنی افغانستان در زیر چتر آن جمع شوند و برای یک افغانستان بهتر در کنار هم تلاش و مبارزه کنند.