زند‌گی زنان در سایه‌ی حاکمیت طالبان و قیدگیری‌های خانواده

طاهره بتول

نزدیک به ده ماه از آغاز حاکمیت طالبان بر افغانستان می‌گذرد. روز‌های انگشت ‌شماری است که در این کشور خبری در مورد به قتل رساندن دختر و یا خانمی توسط شوهرش نشنویم. یا هم کشتن خانمی (بصورت مرموز که هیچ‌ کسی از چگونگی و چرایی آن اطلاع ندارد) به گوش نرسد؛ اما به‌خاطر سانسور شدن اخبار در رسانه‌ها و حفظ آبروی خانواده‌ها هیچ ‌وقت واقعیت‌ها آن‌گونه که باید نشر و بخش شود نمی‌شود. روایت‌های دست اول و واقعی جامعه به تصویر کشانده نمی‌شود.

به هر حال از یک طرف محدودیت‌های وضع شده از طرف طالبان، از طرف دیگر قید‌گیری و خشونت‌های خانوادگی زندگی زنان این سرزمین را  با چالش‌های زیادی روبه‌رو کرده است. به بخش کوچک از این مشکلات اشاره می‌کنم:

منابع خبر می‌دهد یک دختر نُه ساله زیر ضرب و شتم نامزادش به قتل رسیده است. به گفته‌ی منبع، روز جمعه(۳۰ ثور) شخصی به اسم زین‌الله از ولایت قندهار وسوالی شاه‌ولی کوت نامزادش را با ضرب چوب و کوتک کشته است. این درحالی است که شب گذشته نیز مردی در ولایت سمنگان خانمش را با چاقو به قتل رسانده بود. یک روز پیش از آن دو زن در ولایت ارزگان از سوی شوهران‌شان مورد لت و کوب قرار گرفته و سپس به قتل رسیده‌اند.

زینب، دختر خانمی که پس از سقوط کابل هم وظیفه خود را وهم تحصیلش را ترک کرده است، می‌گوید: «احساس ترس دارم، فکر می‌کنم بهترین و مناسب‌ترین مکان برایم خانه است، و فکر می‌کنم هرگاه از خانه بیرون شوم، با واکنش ناخوشایند افراد گروه طالبان مواجه می‌شوم؛ اما از وقت بیکار شده‌ام خانه دیگر آن خانه‌ی سابق نیست در خانه و خانواده آن احترامی را که سابق داشتم دیگر ندارم. هر باری که به چشم برادر و یا پدرم می‌خورم، توهین و تحقیر می‌شوم. خانه همان جهنمی است که طالبان بیرون این چهار‌دیواری را برای من و هم‌نوعانم ساخته است.”

عادله، یکی دیگر از صدها دختر این سرزمین است که تحصیلات خود را ترک کرده است و بخاطر قانون‌های نانوشته‌ی طالبان که علیه زنان وضع شده است دیگر اجازه ندارد بدون محرم، حتا تا سر کوچه‌شان، برود. او با ابراز نگرانی و ترس می‌گوید: «نامزاد دارم و چندی قبل بدون این‌که از او اجازه بگیرم تا کوته‌سنگی با خواهرم بخاطر خرید عید رفته بودم. وقتی نامزادم خبر شد کار ما به طلاق رسید و جنجال‌های زیاد به وجود آمد.»

به اشتراک بگذارید: