نویسنده: هلن، عضو گروه حرکت برای تغییر
جوامع براساس مناسبات تولید از همدیگر متمایز میشوند که جوامع را به طبقات مختلفی تقسیم میکنند. جامعهی ما، جامعهی طبقاتی است که وجود طبقات در آن سابقهی دیرینهیی دارد، در سطح عام چند طبقه در بینشان عمومیت زیادتری دارند که عبارت از:
طبقهی بورژوا، خرده بورژوا و پرولتاریا
طبقهی بورژوا یا طبقهی حاکم که زمام امور را در دست دارد و همیشه در تلاش این است تا همه چیز تحت حاکمیت آنان باشد و در تلاش حفظ اوضاع موجود در جامعه هستند، زیرا موجودیت اوضاع کنونی به نفع خودشان است.
بنابراین از ایجاد تغییر جلوگیری میکنند، اما اگر تغییری به نفع آنان باشد با دل و جان آن را میپذیرند!
طبقهی حاکم همیشه در صدد این است تا تودهها را ضعیف جلوه دهند، این گونه آنان را از مبارزه و تغییر منع میکنند. به آنها القا میکنند که زمام امور در دستشان بوده و آنها بردهیی بیش نیستند.
طبقهی پرولتاریا که زمام امور را در دست طبقهی حاکم میبینند، حتا خودشان را زیردست و تابع آنان میدانند، زیرا خودشان را نیازمند معاش اندک از سمت طبقهی حاکم میدانند، بنابراین کاری انجام نمیدهند یا هم بر خود شرایط موجود را قبولانده و تابع امر هستند!
اما باید این تمایزات بین مردم دگرگون شود و باید زیربنای آن تغییر کند. اگر در تلاش تغییر روبنای این تمایزات باشیم و به آن بسنده کنیم، در اصل نفس ماهیت مساله هنوز پا برجاست و تغییری نکرده تا زمانی که ماهیت مساله تغییر نکند، تمایز طبقاتی پا برجاست.
روابط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی،… باعث ایجاد طبقات بین مردم گردیده که باید از آن خلاص شویم و آن را تغییر دهیم، همچنان روابط اجتماعی که باعث ایجاد تمایز بین زن و مرد گردیده را همراه با روابط اقتصادی از بین برد و تغییری در زیربنای نظام بوجود آورد.
بنابراین زادهی طبقات در ابتدا روابط اقتصادی بوده که طبقهی پرولتاریا را ضعیف و نیازمند به بار آورده و طبقهی بورژواها را حاکم و در راس قرار داده است.
کارل مارکس در مورد از بین بردن این تمایزات طبقاتی چنین گفته است که برای تغییر واقعی دنیا و برای خلاص شدن از شر هر نوع ستم، هر نوع استثمار باید به یک دنیای کمونیستی رسید که برخلاف دنیای فعلی در آن دیگر طبقات وجود ندارد، ستمگر و استثمارگر وجود ندارد، هیچ تمایز طبقاتی بین جامعه نیست، از لحاظ اجتماعی تمایزی بین زن و مرد نیست، در اصل جامعه تبدیل میشود به جامعهی بدون طبقات و برابری همگانی.
نظر به گفته مارکس، برای رسیدن به جامعهی عاری از طبقات باید راه کمونیستی را در پیش گرفت و زیربنایی که به این تمایزات بین مردم پا میدهد را دگرگون نمود.