نویسنده: آلا منتظری
قدرت و توانایی زنان طی سالها و قرنها ناشناخته بود. هیچ حرکت و جنبشی برای دفاع از حقوق زنان وجود نداشت.
برای دانستن قدرت زنان و آغاز دادخواهی جمعی برای برابری نیاز است که به ۸ مارچ ۱۸۵۷ در شهر نیویورک برگردیم. جنبش زنان از یک اعتراض دستهجمعی کارگران زن در یک کارگاه شروع میشود. زنان معترض به خاطر دستمزد پایین و شرایط سخت کاری دست به اعتراض دستهجمعی زدند؛ اما براساس دستور رئیس کارخانه، زنان معترض در کارگاه حبس شدند و کارگاه نیز به آتش کشیده شد.
در این حادثه ۱۲۹ زن سوختند و جان باختند. این اتفاق دلخراش مقدمهیی شد برای شکلگیری جنبش زنان در قرن بیستم. زنان از دادخواهی دست نکشیدند و ۵۰ سال بعد از آن اتفاق، جنبش زنان برای حق رأی و دستمزد برابر با مردان، شکل گرفت. در سال ۱۹۰۹، پنجاهودو سال بعد، کارگران همان کارخانه در نیویورک دست به تظاهرات زدند که این شروع دوبارهی جنبش زنان بود.
همزمان با این حرکت حزب سوسیالیست آمریکا اعتصابات کارگری را به یادبود زنان کشتهشدهی سال ۱۹۵۷ راهاندازی کرد و برای اولینبار روزی را برای زنان معرفی و تعیین کردند.
روز زنان در آخرین یکشنبه هر سال تجلیل میشد و تحت عنوان روز ملی برای زنان بود. بعد از آن هم در کشورهای مختلف جبشهای اعتراضی زنان برای حق رأی، دستمزد برابر و ساعت کاری پررنگتر شد.
در سال ۱۹۱۰ همایشی به اسم کنفرانس جهانی زنان کارگر در کوپنهاک دانمارک برگزار شد. برای نخستینبار کلارا زد کینگ، رهبر جنبش زنان در آلمان پیشنهاد داد که یک روز در سال بهنام روز جهانی زن نامگذاری شود. این پیشنهاد با رأی موافق ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور دنیا به تصویب رسید.
در ۱۹۱۱ زنانی در اروپا دست به اعتراض زدند و در ۸ مارچ ۱۹۱۴ که هنوز روز خاصی برای حقوق زنان نبود، در آلمان روز جهانی زن برگزار شد.
در آستانهی پیروزی انقلاب اکتبر روسیه، زنان روس دست به اعتراض زدند و بعد از پیروزی انقلاب، روز ۸ مارچ بهنام روز زن در روسیه و تمامی کشورهای بلوک شرق تعطیلی عمومی اعلام شد. تا دههی ۱۹۶۰ میلادی این روز، روز تعطیلی کمونیستها محسوب میشد؛ ولی در ۱۹۶۷ فمینیستهای موج دوم برای آزادی زنان این روز را پذیرفتند. در سال ۱۹۷۵ سازمان ملل متحد روز ۸ مارچ را به طور رسمی به عنوان روز جهانی زن تعیین کرد.
زنان ایران هم در شروع قرن بیستم با محدویتهای زیادی روبهرو بودند. آنها از آموزش، کارکردن بیرون از خانه و فعالیتهای اجتماعی محروم بودند.
یکی از نخستین زنانی که به انتقاد از مردسالاری و سنت پرداخت، بیبی خانم استرآباد بود. او با نوشتن رسالهی معایبالرجال، نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا کرد.
مبارزات و دادخواهیهای جنبش زنان در جهان، بر افغانستان نیز تأثیر گذاشت. در سال ۱۹۶۵ سازمان دموکراتیک زنان افغانستان به رهبری اناهیتا راتبزاد، ثریا پرلیکا، کبرا علی، حمیده کشتمند، مومنه بصیر و جمیله کشتمند تأسیس شد. سازمان دموکراتیک زنان افغانستان برای حقوق زنان و نهادینهسازی دموکراسی در افغانستان تلاش میکرد. همچنان جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) به رهبری مینا کشور کمال، یکی از جنبشهای تاثیرگذار بود.
در حال حاضر نیز زنان و دختران افغانستان در ساختار جنبشهای اعتراضی دست به دادخواهی و مبارزه میزنند.
بدون شک اکنون قوانین سخت و موانع زیادی سر راه زندگی و پیشرفت زنان وجود دارد. ولی با همهی اینها، زنان و دختران پیشرفت خواهند کرد؛ چرا که زنان قدرت کافی برای پیشرفت و پیروزی در این مبارزه دارند.