نویسنده: نسرین نادری
آهنگ «نان، کار، آزادی» الهه سرور همچون نغمهیی است که از قلب زخمی و رنجکشیدهی زنان افغانستان برخاسته و در بادهای سنگین ستم میپیچد. سرود او مانند چشمهی زلالی است که در بیابان خشونت جاری میشود و امید را میرویاند. صدای او، پژواک زنان خاموشی است که در سایهی تاریک برقع، چشم به افق دوختهاند و در برابر طوفان ظلم و تحقیر ایستادهاند.
الهه سرور با شعری سرشار از کنایه و امید، زنان را به شجاعت و مقاومت دعوت میکند: «چشما سرمِه شکاری، دو گیسو سرخ و جاری»، گویی به همه میگوید که از سایههای ترس بیرون بیایید و نترسید، چرا که عشق به آزادی زنده است. این آهنگ مانند مرهمی بر زخمهای کهنهی زنان افغان است؛ زنانی که همچون سروی در برابر بادهای مخالف ایستادگی کردهاند و هرگز خم نشدهاند.
او این آهنگ را به دختران و زنانی تقدیم میکند که در برابر طوفانهای سهمگین زندگی سر خم نکرده و همچون شعلهی فروزان در دل تاریکیها روشن ماندهاند. در هر مصرع این آهنگ، زنی را میبینیم که با تمام دردها و رنجهایش، باز هم از پا نمیافتد و با هر گام، به سوی نان، کار و آزادی پیش میرود. این سرود، فریادی است که در دل کوههای خاموش و در میان دیوارهای بلند سکوت طنینانداز میشود و پیامش روشن است: «نخواهم مُرد؛ چون در قلب من یک فریادی زنده کرده مرا در راه نان، کار، آزادی».
آهنگ الهه سرور نه تنها یک اثر هنری، بلکه نغمهی رسای مقاومت است که مرزها را درنوردیده و جهانیان را به یادآوری مبارزات فراموششدهی زنان افغانستان دعوت میکند. این اثر مانند ضربالمثلی قدیمی است که میگوید: «شیشه هرچه بشکند، تیزتر میشود»؛ زنان افغانستان با وجود همهی فشارها و محدودیتها، قویتر از همیشه به راه خود ادامه میدهند.
الهه سرور، در این آهنگ از ترکیب موسیقی سنتی افغانستان و عناصر مدرن استفاده کرده است. همچنین، بخشهایی از سبک موسیقی راک در آن دیده میشود که حالتی شورانگیز و انقلابی به آهنگ میبخشد و بر تأثیرگذاری پیام آن میافزاید.