نویسنده: مبارکه فراسو
سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست و حکومت است. این اصطلاح به نوعی از نظام سیاسی و اجتماعی اشاره دارد که در آن مذهب و دولت از یکدیگر مستقل عمل میکنند. در سکولاریسم، دولت نسبت به باورهای مذهبی مردم بیطرف است و دین نباید در تصمیمات دولتی یا قانونگذاری نقش مؤثر داشته باشد. این تفکر مبتنی بر این اصل است که همه افراد جامعه، فارغ از مذهب و عقاید دینیشان، باید از حقوق یکسانی برخوردار باشند و در شرایط برابر به مشارکت در زندگی اجتماعی و سیاسی بپردازند.
اهمیت سکولاریسم
سکولاریسم اهمیت زیادی در جوامع متنوع دارد؛ بهویژه در کشورهایی که تنوع دینی و قومی دارند. یکی از مهمترین مزایای سکولاریسم، ایجاد فضای امن و عادلانه برای همه اقشار جامعه است. در نظام سکولار، قانونگذاری و سیاستها بر اساس اصول عمومی و حقوق بشر است، نه براساس اصول مذهبی یک گروه خاص. این مسأله به کاهش تنشهای مذهبی و قومی کمک میکند و موجب ایجاد همزیستی مسالمتآمیز میان افراد با عقاید و باورهای متفاوت میشود.
سکولاریسم در کشورهای اسلامی
بسیاری از کشورهای اسلامی، مانند ترکیه، تونس، مالزی، اندونزی، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، آذربایجان و مصر، تلاش کردهاند تا مدلهایی از سکولاریسم را در نظامهای حکومتی خود پیاده کنند. تجربهی این کشورها نشان میدهد که سکولاریسم میتواند به کاهش جنگها و تنشهای مذهبی و قومی کمک کند و از تضادهای داخلی ناشی از اختلافات دینی و فرهنگی جلوگیری کند؛ به عنوان مثال، کشورهای زیر را میتوان نام برد:
۱. ترکیه با نهادینهسازی نظام سیاسی سکولار در قرن بیستم تحت رهبری مصطفی کمال آتاتورک، توانست جامعهی مدرن بسازد و تنشهای مذهبی را کاهش دهد. این کشور با جداسازی دین از دولت، همزیستی بهتری میان گروههای مختلف مذهبی ایجاد کرده است.
۲. تونس نیز پس از انقلاب ۲۰۱۱، به سمت یک نظام سیاسی سکولار گام برداشته است. این کشور با احترام به آزادیهای فردی و مذهبی توانسته است از تضادها و تنشهای مذهبی بکاهد و ثبات سیاسی بیشتری پیدا کند.
۳. مالزی و اندونزی نیز به عنوان کشورهای چندقومیتی و چندمذهبی، سکولاریسم را به گونهیی اجرا کردهاند که هم حقوق مسلمانان و هم اقلیتهای مذهبی دیگر محفوظ بماند.
این تجربیات نشان میدهد که سکولاریسم، وقتی به درستی نهادینه شود، میتواند به ثبات سیاسی، همزیستی مسالمتآمیز و توسعهی اجتماعی و اقتصادی کمک کند.
حکومت اسلامی طالبان و پیامدهای آن در افغانستان
در مقابل، حاکمیت طالبان در افغانستان نمونهیی از نظامی است که بر اساس شریعت اسلامی استوار است. از زمان بهقدرترسیدن طالبان، تبعیضهای گسترده علیه زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی اعمال شده است. زنان از حقوق اساسی خود مانند آموزش، کار و مشارکت سیاسی محروم شدهاند و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی با سرکوب و تبعیض مواجه شدهاند. این وضعیت موجب افزایش بیثباتی و نارضایتی اجتماعی در کشور شده است و بسیاری از مردم افغانستان به این نتیجه رسیدهاند که یک نظام سیاسی مذهبی نهتنها حقوق افراد را تضمین نمیکند، بلکه باعث به سرکوب و محدودکردن آزادیها میشود.
ضرورت شکلگیری یک نظام سکولار در افغانستان
باتوجه به مشکلات و تبعیضهای ناشی از حاکمیت گروه طالبان، نیاز به یک نظام سیاسی سکولار در افغانستان بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. کارایی چنین نظامی را اینگونه میتوان برشمرد:
۱. برابری جنسیتی و حمایت از حقوق زنان را تضمین میکند. در نظام سکولار، زنان همانند مردان حق دارند در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شرکت کنند و از حقوق برابر برخوردار باشند.
۲. از اقلیتهای مذهبی و قومی حمایت میکند. سکولاریسم با بیطرفی دولت در امور دینی، به اقلیتها اجازه میدهد بدون ترس از سرکوب و تبعیض، به صورت آزادانه باورهای دینی خود را اجرا کنند.
۳. تنشهای مذهبی و قومی را کاهش میدهد. با پیادهسازی سکولاریسم، از اختلافات مذهبی و دینی به عنوان ابزار سیاسی استفاده نخواهد شد و این امر به ایجاد یک فضای آرام و مسالمتآمیز میان گروههای مختلف کمک میکند.
۴. حاکمیت قانون و عدالت اجتماعی را تقویت میکند. در یک نظام سکولار، قوانین بر اساس اصول انسانی و حقوق بشر نوشته میشود و تمامی شهروندان، فارغ از مذهب و قومیت، باید یکسان در برابر قانون قرار گیرند.
نتیجهگیری
تجربهی کشورهای مختلف اسلامی که سکولاریسم را نهادینه کردهاند، نشان میدهد که این نظام میتواند به ایجاد عدالت اجتماعی، همزیستی مسالمتآمیز و جلوگیری از جنگ و تنشهای مذهبی کمک کند. در افغانستان نیز، باتوجه به مشکلات و تبعیضهای ناشی از حکومت مذهبی طالبان، ضرورت ایجاد یک نظام سیاسی سکولار برای حمایت از حقوق زنان، اقلیتها و ایجاد ثبات و صلح اجتماعی اهمیت ویژهیی دارد. چنین نظامی میتواند افغانستان را به سوی آیندهی روشنتر و عادلانهتر هدایت کند.