من از کابل غمگین، شهر رویاها، روایت می‌کنم

نویسنده: آلا منتظری هوا ابری و دل‌گیر بود، آسمان بغض داشت و ابرها آماده‌ی باریدن بود. روزی را می‌گویم که پس از گذشت سه سال به کابل رفتم؛ سه سال…

ادامه خواندنمن از کابل غمگین، شهر رویاها، روایت می‌کنم