زرلشت، از کار در کمیسیون حقوق بشر تا بولانی‌فروشی در اسلام آباد پاکستان

روایت‌های عصر ظلمت (شماره 4) ساعت سه بعد از ظهر با عجله از متروبس پنجاب-اسلام‌آباد در ایستگاه کشمیر های‌وی پیاده شدم و با سرعت به‌سوی بازار پشاور مور، به منظور…

ادامه خواندنزرلشت، از کار در کمیسیون حقوق بشر تا بولانی‌فروشی در اسلام آباد پاکستان