انقلابی در روش اندیشه و شیو‌ه‌ی دیدن جهان

نویسنده: هلن
عضو گروه حرکت برای تغییر
در جهان فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، بردگی، ستم‌گری و… وجود دارند. همه‌ی ما آن را می‌بینیم. در اصل دید و درک ما از جهان همین است که عینیت موجود را می‌بینیم.
جالب است، هنگامی که صحبت از چگونگی وضعیت جامعه می‌شود، بیشتر از همه می‌دانیم، شروع به سخن گفتن می‌کنیم؛ تا حدی که صحبت‌های‌‌مان رنگ و روی نق‌نق‌زدن را به خود می‌گیرند.
چون درک ما از جامعه و جهان در همان مرحله‌ی عینیت باقی می‌ماند. به همان درک عینیت موجود اکتفا می‌کنیم و ماهیت پدیده‌ها را درک نمی‌کنیم.
حالا برای این‌که انقلابی در روش اندیشه و شیوه‌ی دیدن جهان داشته باشیم، نیاز به دیالکتیک داریم. مطالعه‌ی دیالکتیک، بحث و گفت‌وگو در مورد نظریه‌های مربوط به آن، گام مهمی برای غنای اندیشه‌ی انقلابی است.
حرکت از عینیت به ذهنیت و برعکس؛ به‌طور مثال، ما در ابتدا مشکلات جامعه را می‌بینیم، حالا فرقی نمی‌کند، چه اقتصادی باشد، چه سیاسی_اجتماعی… این شد عینیت موجود از جامعه. گام بعدی این است که از عینیت به ذهنیت حرکت کنیم، به عینیت موجود بیندیشیم، عینیتی را که دیدیم، مورد چون‌وچرایی قرار دهیم، این‌ جاست که ما وارد حوزه‌ی دیالکتیک می‌شویم. وقتی که موضوع را مورد چون‌وچرایی قرار دادیم، با توجه به انباشت دانش، که همانا تئوری‌ها، می‌باشد بعد از ذهنیت باید دوباره به سمت عینیت حرکت کنیم بدین ترتیب ما می‌توانیم ماهیت آن پدیده را بشناسیم. با پراتیک آن پدیده را به صورت ریشه‌ای تغییر دهیم، و گرنه تبدیل به افرادی می‌شویم که آگاهی بدون عمل دارند.
بنابراین ما نه‌تنها در مورد جامعه، بلکه در هر موردی نیاز به روش ماتریالیسم دیالکتیک داریم تا به شناخت برسیم.
چنانچه مارکسیسم، تمثیلی از دو شهر را به ما نشان می‌دهد؛ شهر اولی ادعا دارد که آزادی برای همگان وجود دارد، در حالی که موجود نیست. هر کس باید برای به‌دست آوردن آن هزینه‌یی بپردازد که بیشتر از توانش است، در صورتی که آزادی حق مسلم اوست. این شهر کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) نام دارد.
شهر دوم، کمونیسمی که در آن آزادی برای همگان مفروض است؛ ولی نشانی و راه و روش این شهر را کسی نمی‌داند؛ شهری که در آن اصل انسانی مهم است و همه مردم از آزادی برخوردارند تا در فضای صلح و دوستی قابلیت‌های خودشان را با عنوان انسانی پرورش دهند.
ما نیز جامعه‌ی انسانی عاری از هر نوع استبداد می‌خواهیم. راه ما و شهر ما مشخص است. روش ما این است که به هر چیزی نگاه نقادانه داشته باشیم و وارد حوزه‌ی دیالکتیک شویم.
بنابراین می‌توانیم دید و اندیشه‌ی‌مان را تغییر دهیم با دیالکتیک همراه با سواد انتقادی و کنش فرهنگی. سواد انتقادی یکی از مباحثی است که باعث ایجاد حرکت از عینیت به ذهنیت و بر‌عکس می‌گردد، چون دید انسان را نسبت به هر موضوعی، انتقادی می‌کند تا فرد دنبال دلایل و چون‌وچرایی مسأله‌ها باشد؛ البته انتقادی که براساس آگاهی و شناخت علمی باشد.

 

به اشتراک بگذارید: