طالبان با سوء استفاده از این شرایط برای گسترش هر چه بیشتر سلطه سیاسی خود بنیان های اعتقادی– فکری مردم خصوصاً جوانان را هدف گرفته و برای تغییر هویت ملی و نهادینه کردن بنیادگرایی دینی در جامعه تلاش می کنند. آموزش، مهمترین و اصلی ترین نهاد مورد توجه نظام سلطهجو در افغانستان است. این نهاد قدرت تأثیر بر تمامی نهادهای دیگر جامعه را داراست از همین رو آنان در پی تغییر ریشهای آموزش افغانستان در تمامی مراحل ابتدایی، متوسطه، عالی و دانشگاهی.
زن ابزاری بسیار مهم در طرحهای طالبان جهت ایجاد تغییرات اجتماعی و طالبانیزم سازی افغانستان است. برخورد رادیکال و افراطی طالبان با زنان افغانستانی مانند محرومیت از تحصیل، محرومیت از کار و محرومیت از هر گونه فعالیت اجتماعی و اجبار آنان به پوشیدن نوع خاصی از لباس، به تلاش های آنان در این زمینه سرعت بخشیده است. این تنها بخشی از برنامههای طالبان برای تخریب عناصر فرهنگی است که مردم افغانستان در دو دهه تعامل با جهان مدرن، پذیرفته بودند. آنچه شرایط جوانان و بخصوص زنان را در افغانستان بحرانی کرده است، همراهی سنتگرایان با این هجمه فرهنگی عقبرو و عدم حمایت جامعه جهانی از حقوق شهروندان و زنان است.
فزانه پناهی