نویسنده: ع. پ
یادآوری صدای زنان افغانستان: این مقاله تحقیقی توسط «ع.پ» نوشته شده است. تلاشهای بینالمللی را در عرصهی تامین حقوق زنان بررسی کرده است. نویسنده مسالهی را به بررسی گرفته است که کمتر حقوقدانان و نویسندگان افغانستان به آن توجه کردهاند. نویسنده قوانین و اعلامیههای زیاد بین المللی را که از طرف دولتها، نهادها، سازمانها به خصوص سازمان ملل برای رسیدن به حقوق برابر زنان و مردان صادر شده است را به بررسی، توصیف و تحلیل گرفته است. قرار است این مقاله در سه بخش به نشر برسد. فعلا بخش اول آن برای خوانندگان تقدیم میشود:
مقام، منزلت و حقوق زن در پهنهی تاریخ بشر مدام مورد توجه مکاتب فکری، مذهبی، دینی، اندیشمندان، فلاسفه و نویسندگان بوده است. هر یکی از آنان در عقاید، نظریات و نوشتههایشان همواره به این موضوع پرداختهاند و در راستای احقاق حق و طرح مقام و موقعیت زن تلاش کردهاند؛ اما در عصر حاضر از نیمهی دوم قرن بیستم اقدامات مؤثری همراه با تضمینات و الزامات در جهت اعطای حقوق مدنی، اجتماعی و سیاسی زنان در میان آمد و این اقدامات تأثیرگذاری یافت و از سوی نهادهای بینالمللی و کشورهای مختلف مورد رسیدگی قرار گرفت.
برای اولینبار در اعلامیهی جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) به حیث ذاتی و حقوق یکسان همهی اعضای خانوادهی بشری اشاره شد. این اعلامیه قطعنامهایست که در تاریخ دهم دسامبر ۱۹۴۸ در شهر پاریس به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است و به صورت بخشی از اصول مسلم و پذیرفته شدهی جهانی بهعنوان قواعد آمره در حقوق بینالمللی درآمده است و جزء از حقوق بینالملل عرفی است و برای همهی دول جهان الزامآور است؛ خواه عضو سازمان ملل متحد باشند یا خیر۱در این اعلامیه آمده است:
«از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیهی اعضای خانوادهی بشری و حقوق یکسان و انتقالناپذیر آنان براساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل میدهد.» همچنین در مادهی ۱ اعلامیهی مذکور چنین آمده است: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند.»
توجه به حیثیت ذاتی یا انسانی و حقوق زن و مرد در اعلامیهی اسلامی حقوق بشر مصوب (۱۴ محرم ۱۴۱۱ ق) اجلاس وزرای امور خارجهی سازمان کنفرانس اسلامی در قاهره نیز اشاره شده است. صدر اعلامیه با آیهای از قرآن «یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائلاً لتعارفو» مزین شده است. سپس مادهی ۱ بند الف همان اعلامیه بیان کرده است:
«بشر به طور کلی یک خانواده میباشند که بندگی نسبت به خداوند و فرزندی نسبت به آدم آنها را گرد آورده و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت، برابرند بدون هرگونه تبعیض از لحاظ جنسیت…»
در بند الف مادهی ۶ نیز اظهار داشته است:
«در حیثیت انسانی، زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد از حقوق لازم نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی بوده و ذمهی مالی مستقل و حفظ نام و نسب خویش را دارد.»
در این اعلامیه همانطوری که از موارد متذکره پیدا است، تساوی زن و مرد در شرافت، تکلیف، مسؤولیت، شخصیت، حق مدنی، حق مالی و حفظ نام و نسب خاطر نشان شده است. در حقیقت تفسیر موسع آیهی قرآن است که در صدر اعلامیه عنوان شده است.
در همین راستا مادهی دوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر مصوب دهم دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد ابراز کرده است:
«هر کس میتواند بدون هیچ گونه تمایز، مخصوصاً از حیث جنسیت از تمام حقوق و کلیهی آزادیهایی که در اعلامیهی حاضر ذکر شده است، بهرهمند گردد.»
توجه به حقوق زن و اعلام تساوی بین مرد و زن در اعلامیهی کنفرانس حقوق بینالمللی حقوق بشر مصوب ۱۹۶۸ در مادهی یکم تهران نیز آمده است:
«صلح و عدالت لازمهی حتمی تحقق کامل حقوق و آزادیهای اساسی انسان، رسماً اعلام میدارد که لازم است که اعضای جامعه بینالمللی تعهدات خطیر خود را در زمینه بسط و تشویق احترام و آزادیهای اساسی عموم افراد بشر بدون توجه به وجوه امتیاز از هر نوع از جمله جنس ایفا کنند.»
در بند ۱ مادهی ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد «حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان» شناخته شده است و در مادهی ۳ این میثاق در مورد تساوی حقوق زنان چنین آمده است: «دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که تساوی حقوق زنان را در استفاده از حقوق مدنی و سیاسی پیش بینی شده در این میثاق تأمین کنند.» و در بند ۱ مادهی ۲ همان اعلامیه ابراز شده است. «دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که حقوق شناخته شده در این میثاق را دربارهی کلیهی افراد مقیم در قلمروی تابع حاکمیتشان بدون هیچ گونه تمایزی از قبیل جنس محترم شمرده و تضمین کنند.»
در مادهی ۴ اعلامیهی اسلامی حقوق بشر مصوب ۴ محرم ۱۴۱۱ ق قاهره، تأکید شده است که «هر انسانی، حرمتی دارد که میباید از آوازه و منزلت او در زندگی یا پس از مرگ پاسداری شود.»
همچنین سازمان ملل متحد در پنجاهمین اجلاس کمیسیون حقوق بشر در ۴ مارس ۱۹۹۴ قطعنامهی شماره ۴۵/۱۹۹۴ با عنوان موضوع داخل کردن حقوق زنان در مکانیزم حقوق بشر سازمان ملل متحد و محو هرگونه خشونت علیه زنان تصویب کرد و تصمیم گرفت نمایندهی ویژهای در موضوع خشونت علیه زنان برای مدت سه سال تعیین کند.۲ همین سازمان در سال ۱۹۷۵ با اعلام سالی به نام «سال بینالمللی زن» و تشکیل نخستین کنفرانس دربارهی زن در مکسیکوسیتی، توجه جهانیان را به مسایل و نگرانیهای زنان جلب کرد.
پس از ۱۹۷۵ اطلاعات بسیار دربارهی تواناییها، نیازها و موقعیت زنان در سراسر جهان تهیه شد و دههی ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵ دههی زنان نامیده شد و دومین کنفرانس جهانی زن مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۰ در کپنهاک دانمارک از ۱۴ تا ۲۹ ژوئن همان سال تشکیل یافت و در سال ۱۹۸۵ سومین گردهمایی و کنفرانس جهانی زن را سازمان ملل متحد از ۱۵ تا ۲۷ ژوئن همان سال در نایروبی کینا، تشکیل داد تا به بررسی کارهای انجام شده در پایان دههی زنان بپردازد.
پس از نایروبی، تغییرات مثبتی پدیدار شد؛ مثلاً مراقبت از بهداشت مادران به طور کلی بهبود یافت. دولتها و مؤسسههای دیگر شروع به تشویق مشارکت بیشتر زنان کردند. با این حال شرایط اساسی نابرابری و بیعدالتی در بیشتر جاها مانده است.۳
چهارمین گردهمایی کنفرانس جهانی زن با عنوان «چهارمین گردهمایی زنان از سراسر جهان با مدیریت زنان و به منظور دستیابی به تساوی کامل زن و مرد بود که در ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۵ با صدور یک اعلامیه و تصویب یک سند نهایی در پکن پایتخت چین تشکیل یافت تا برابری بیشتر زنان را در همه جای دنیا تأمین کند. این کنفرانس اذعان کرد که یکی از مهمترین راههای رسیدگی به این بیعدالتی، دخالت دادن بیشتر زنان در موقعیتهای مناسب تصمیمگیری در دولتها و نهادهای دیگر است. اعتقادات در پشت چنین تلاشها این است که تقسیم مسئولیتها بین مردان و زنان بهترین راهیابی به اجتماع جهانی و ایجاد دنیای عادلانه است.۴
تلاشهای بینالمللی برای برقراری و ایجاد یک قاعدهی عدالتمند، جهت زندگی سالم و عادلانه و بدون ظلم و حقکشی برای زنان از سوی مراجع و مقامات بینالمللی، اولین نمودشان با اعلامیهی جهانی حقوق بشر از سوی سازمان ملل متحد میباشد که بطورکلی حق کرامت بشر، اهمیت و لزوم مراعات حیثیت و کرامت انسانی را گوشزد کرده است. این اعلامیه جزء قواعد آمرهی بینالمللی قرار گرفته است.
ادامه دارد