وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، زنان را به بهانهی «عدم رعایت حجاب اسلامی» بازداشت میکند.
با بازگشت مجدد طالبان، زنان در سراسر افغانستان تلاش به رعایت حجاب اجباری کردهاند و حتا زنان معترض با سر و صورت پوشیده به اعتراضات ضد طالبانی پیوستهاند.
با این وجود، طالبان زنان را به بهانهی عدم رعایت حجاب اجباری دستگیر، زندانی و شکنجه کرده حتا گاهی آنها را مورد تجاوز قرار داده و به قتل رساندهاند.
اکثر عملیاتهای توقیف زنان در ساحات غیرپشتون انجام میشود. بخش بزرگی از زنان دستگیرشده را زنان هزاره و تاجیک تشکیل میدهند. البته در این میان زنان پشتون نیز شاملاند، اما نه به نسبت زنان هزاره و تاجیک. در عین حال، اطلاعات نشرشده در رسانهها نشان میدهند که طالبان بالای زنان ازبیک و ترکمن نیز تجاوز جنسی کرده و در بسا موارد آنها را به قتل رساندهاند.
اینکه چرا اکثراً نوک حملهی طالبان، زنان غیرپشتون را نشانه میگیرد، دو دلیل احتمالی در این رابطه وجود دارد:
نخست) در چند دههی اخیر، پشتونیسم با پشتوانهی ایدئولوژی اسلامی پایههای قدرتاش را در میان تودههای پشتون تحکیم کرده است. از این جهت، اجتماع پشتونها، بالخصوص زنان پشتون بیشتر تابع احکام مردسالار اسلامیاند و کمتر مخالفتشان را با رژیم طالبان نشان میدهند.
باید گفت که ابراز این موضوع به معنای رد اسلامگرایی در میان بقیه اقوام نیست؛ اما به دلیل اینکه بقیه اقوام مانند پشتونها مرکز مستقیم اعمال ایدئولوژی اسلام سیاسی نبودهاند، زنان هم در اجتماع آنها با روحیهی نسبتاً بازتری پرورش یافتهاند. آنها حجاب اسلامی را با نورمهای صنعت مد و فیشن بازار، رعایت میکنند؛ البته در سطوح شهری. بنابراین، پوشش زنان هزاره و تاجیک با پوشش ایدهآل حکومت طالبان اندکی متفاوت است.
دوم) بیشتر تظاهراتهای زنان در مناطق غیرپشتون چون تخار، پروان، هرات، مزار، کندز، پنجشیر، دایکندی، بدخشان، بامیان، هرات و کابل صورت گرفته است. اکنون طالبان به قصد انتقام و تحت کنترولدرآوردن زنان این مناطق دست به دستگیری آنها میزنند و با سیاست ارعاب و خشم تلاش برای مهار عملکردهای سیاسی-اجتماعی آنها میکنند.
اما جدا از نگاه جامعهشناختی، اگر به ریشههای دینی رفتار طالبان نظر کنیم به این نتیجه میرسیم که هدف اساسی طالبان از راهاندازی این عملیاتها، تطبیق دو نوع حجاب اسلامی بر زنان است.
اول حجاب پوششی و دوم حجاب حایل که دستور به جداسازی جنسیتی میدهد.
در حجاب نخست یا حجاب پوششی، طالبان میکوشد همان شیوهی حجاب ایدهآل دینیشان را که پوشش سرتاپا، دستان و حتا صورت میباشد، بر عموم زنان تحت سلطهیشان تحمیل کنند.
در تطبیق حجاب دوم، طالبان بنابر آیهی ۵۳ سورهی احزاب عمل میکنند. در این آیه آمده: «…وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ…» ترجمه: هنگامی که چیزی از (وسایل زندگی) از آنان (همسران پیامبر) میخواهید از پشت پرده بخواهید، این کار برای پاکی دلهای شما و آنان بهتر است.
طالبان به تأسی از این آیه، به زنان هشدار میدهند که جایگاه آنان «خانه» است و نباید از چهاردیواری خانه خارج شوند؛ زیرا ترک منزل باعث میشود که مردان نامحرم آنها را ببینند.
هرچند اکنون در افغانستان زیر سلطهی طالبان، زنان از ابعاد اساسی جامعه (کار، تحصیل، رفتن به پارکها و…) حذف شدهاند، آنها در برابر اعمال سلطهی مردسالارنه و دینی طالبان سر تسلیم بر زمین نگذاشتهاند. زنان و دختران در شهر و بازار به بهانهی خرید گشتوگذار میکنند و نبرد را به همین راحتی به طالبان نباختهاند. به این دلیل نیز طالبان میخواهند گلیم زنان را برای همیشه از سطح اجتماع جمع کنند و حضور آنها را در فضای عمومی جرمانگاری نمایند.
بالاخره، طالبان تلاش دارند با دستگیری جمعی زنان، از یکسو حجاب اجباری را بر همهی زنان تحمیل کنند و از طرف دیگر پای آنها را به هر بهانهیی از رفتن به مراکز اجتماعی و عامه محدود کنند.