نویسنده: پلوشه ایوبی
هان کانگ، نویسندهی خاموشیها و زخمها، با خلق نثری که از اعماق تاریخ و رنجهای انسان برمیخیزد، امسال جایزهی نوبل ادبیات را به خود اختصاص داد. او زنی است که توانسته با رمانهایی چون «گیاهخوار» و «اعمال انسانی»، جهان را به لرزه درآورد و چشمان بسیاری را به درد و آسیبهایی که از دل تاریخ میجوشد، باز کند. کلمات هان کانگ مانند یک مرهم، بر زخمهای زندگی انسانها مینشیند و نثر شاعرانهاش، لحظات شکنندهی حیات را به تصویر میکشد.
اما این پیروزی و افتخار، که همچون نوری بر آسمان ادبیات معاصر کرهی جنوبی میتابد، در تضاد با وضعیت زنان افغانستان است؛ زنان افغانستان در سیاهی محض فرو رفته، حق زندگیشان تاراج شده و از ابتداییترین حقوق انسانیشان محروم شدهاند. در حالی که هان کانگ در سرزمین خود آزادانه قلم میزند و نغمههای درد و امید را بر صفحههای کتاب جاودانه میسازد، زنان افغانستان حتا از حق تعلیم، تحصیل و کار محروماند و هر روز بیشتر در سایهی فراموشی و خاموشی گم میشوند.
هان کانگ، که صدای شکستههای تاریخ را به گوش جهانیان رسانده، در جهانی زندگی میکند که زنانش میتوانند بیهراس از قیدوبندها، داستانهای خود را بنویسند و آرزوهایشان را به واقعیت بدل کنند. اما در افغانستان، هر روز زنان بیش از پیش از حق روایت زندگی خود محروم میشوند. روزگاری، زنانی در افغانستان بودند که در دانشگاهها تدریس میکردند، در جامعه فعال بودند و به دختران خود درس آزادی و پیشرفت میدادند؛ اما اکنون، این رویاها خاموش شده و زن افغان میان دیوارهای سختی محصور مانده است.
هان کانگ با قلمش جهان را به عمق رنجها و زخمهای پنهان زندگی میبرد؛ اما در افغانستان، این رنجها حتا فرصتی برای روایتشدن ندارند. زنانی که نه صدایی برای فریاد دارند و نه راهی برای عبور از محدودیتهای تحمیلشده بر آنان. آنها، همچون سایههایی که در گوشهیی دور از جهان محبوس ماندهاند، در انتظار روزی هستند که شاید دوباره به زندگی بازگردند.
در این تقابل تلخ میان درخشش هان کانگ و سکوت زنان افغانستان، پرسشی دردناک سر برمیآورد: درحالی که جهان از نثر شاعرانهی هان کانگ ستایش میکند و او را بهعنوان نمایندهیی از مقاومت و امید در ادبیات میشناسد، آیا کسی صدای زنان افغان را خواهد شنید؟ زنانی که رنجهایشان نه بر صفحات کتابها که بر دلهایشان حک شده و داستانهایشان به جای آن که به گوش جهانیان برسند، در تاریکی روزگار گم شدهاند.
پیروزی هان کانگ، تلنگری است به جهان؛ یادآوری این که ادبیات میتواند صدای خاموشان باشد؛ اما اگر سکوت زنان افغان ادامه یابد، آیا روزی کسی خواهد بود که داستانهایشان را روایت کند؟