فرزانه پناهی
کسانی که در شرایط حساس کنونی، سخنگفتن دربارهی حقوق زن را وجههی همت قراردادهاند میبایست برپایهی این هدف حرکت کند قوانین دینی-سنتی را که مبنای زنستیزی شدهاست را مورد بازنگری قرار داده و تعادل جایگزین آن بشود. در وضع موجود، تنش و تقابل که محصول و عملکرد اجرایی نگرشهای دینی به زن است، بحرانزا شده است.
روشمندترین نوع سلطه مردان بر جسم و ذهن زنان، از طریق عقده دینی اعمال میشود که طالبان نیز، احکامالهی را دستاویز قرارداده به خواستههایشان جامهّ عمل میپوشاند. دین اسلام از همان ابتدا اعلام کرد که خداوند مردان را “قیم و سرپرست” زنان قراردادهاست. این حکمی جاودانی است که ما به عنوان مسلمان! نه حق و قدرت دگرگون کردنش را داریم. چنانچه، سرپرست وزارت معارف حکومت موقت طالبان میگوید که مکاتب دخترانه در افغانستان بهدلیل «مشکلات فرهنگی» تعطیل اند و مردم نمیخواهند دختران خود را به مکتب بفرستند.
از طرف دیگر، محدودیتهای روزافزون نهتنها زنان را به قربانیان منفعل تبدیل نکرد، بلکه نوعی پوپای و عصیانگری را موجب شده که دامنهی آن تا سرنگونی دیکتاتوری گستردهخواهد بود.
خوانش و فهم دقیق متون دینی، نیاز جدی زنانِ است که در صحنه مبارزهی عدالتخواهی قرار گرفتند، در غیر اینصورت راههای پرپیچوخم، دستاندازهای جیرهخوران امارت اسلامی، مسیرهای انحرافی و مقاصد مبهم جلویشان را سد خواهد کرد.