نویسنده: سائمه سلطانی
آریانا سعید در قسمتی از برنامهی «چهرهها با حفیظ» در مورد باورش به آنچه «نظر شدن» گفته میشود، بیان کرد: «مه کاملاً به نظرشدن و انرژی منفی و مثبت باورمند هستم و نظر وجود داره صد درصد؛ ولی چه باید کرد؟ درست؟ چه باید کرد؟ چه مه اینمی چند وقت پیش زیاد ریسرچ کدم د ای باره. وقتی که آدم نظر میشه چه باید بکنه. بهترین راهش از نظر مه قرآن شریفه باید بانی د خانه. باید گوش کنی. یک انرژی بسیار خوب آدم از قرآن شریف میگیره. ای چیزکای چشم و اینایی که ترکا داره مه د ای چیزا باور ندارم؛ اما فکر میکنم دعای نظر، قرآن شریف گوشکردنه؛ یعنی واقعاً یگانه راهی ازی است که نظر رد شوه و پس آدم احساس خوب بگیره.»
این حرفهای او واکنشهای متعددی از سوی اسلامگراها و جامعهی ناباور افغانستانی در پی داشت. واکنش اسلامگرایان طبق معمول بر تناقض کلام در این مصاحبه و بیحجابی و آوازخوانی او منحیث یک زن مسلمان صورت گرفت؛ اما واکنش جامعهی ناباور افغانستانی از جهات مختلفی بهوجود آمد. نقطهی مشترک انتقادهای منتقدین ناباور برجستهکردن تناقض فمینیستبودن آریانا سعید و باورش به کتاب مذهبی بود. تعدادی هم از تناقض موضع فمینیستی او و جراحیهای زیبایی لب، سینه، و سُریناش به طعنه یاد کردند.
نقدهای جامعهی ناباور افغانستانی در رابطه به گفتههای او قابل تأمل است؛ بهویژه اینکه تلاش کردند تا به آریانا سعید و امثال وی تفهیم کنند که یا او واقعاً چیزی از تضاد اسلام با فمینیسم و بحثهای جنسیتی نمیداند یا اینکه، میداند، اما آگاهانه میخواهد با موضوع دفاع از عدالت جنسیتی، موجسواری کرده و جدال ارزشمند و عمیق فمینیسم را در سطح مجالس و مصاحبههای سلیبریتیستی منحیث ابزاری برای تقویت پایگاه صنعت هنریاش فروبکاهد.
البته آریانا سعید میتواند از نگاه حق فردی، هر باور و عقیدهیی داشته باشد حتا اگر آن باور اسلامی باشد؛ اما از این جهت که او خود را یک فمینیست معرفی میکند و داعیهی عضویت در یک مبارزهی گستردهی جنسیتی را دارد، بنابراین، موضعاش در قبال قرآن، کتاب مذهبی مسلمانان، که عامل اساسی سرکوب و به قهقراکشاندن زنان است، قابل نقد و بررسی است.
ولی موضع این منتقدین در رابطه به جراحیهای زیبایی آریانا سعید، از این جهت که جنبهی تحقیرکننده و نگاه سلسلهمراتبی از بالا به پایین داشته است، اشکالاتی به همراه دارند که بهتر است به آن پرداخته شود. درست است که زنان بیشماری همانند آریانا سعید از داخل حلقهی فمینیسم، وارد باورهای زیبایی تحمیلشدهی مردسالارانه شدهاند و بدن و ظاهرشان را با معیارهای صنعت زیبایی سرمایهداری وفق داده و از زیر تیغ جراحیهای وحشتناک عبور میدهند؛ اما دو نکتهی اساسی را نباید در این میان نادیده گرفت:
نخست، این زنان قربانی سیاستهای حاکم مردسالاریاند؛ هرچند علیه آن مدعی مبارزه باشند. مطالبات و خواستهای مردسالاری چنان در اعماق باورهای زنان نهادینه شده که با وجود دههها مبارزه، حتا هنوز تعدادی از فمینیستها از این نگاه با چالش مواجه بوده و با آن دست به گریباناند. بنابراین، نباید با روش قربانینکوهانه به پیش رفت و به جای نشانهرفتن سیستم مردسالاری که زنان را با معیارهای زیبایی سرمایهداری هدف قرار میدهد و مصرفگرایی را ترویج میکنند، خود زنان یا قربانیان را تحقیر و تنبیه کرد.
دوم، درست است که یک فمینیست قبل از رفتن سراغ چنین اقداماتی باید از ریشههای تئوریک و سیاسی آن نیز آگاهیهای لازم و ابتدایی را داشته باشد، این هم مهم است بدانیم که جراحی زیبایی در ذات خودش مشکل نیست؛ البته در صورتی که فرد نظر به انگیزه و تصمیم فردی خود پا به اجرای آن بگذارد.
نقد بر جراحی زیبایی ارتباط مستقیمی با روند مردسالار جامعهپذیری زنان دارد. زنان در فرایند تاریخ مردسالاری برای پذیرفتهشدن در نظر عمومی ناگزیر به تمکین از معیارهای مردسالارانه شدند که در اکثر موارد شبیه بار سنگین و ناخوشآیندی بوده که آنان را مکلف کرده بر خلاف سنگینی آن معیارها، حاضر به اجرایش شوند. میل به زیبایی و جوانماندن هم جزو اساسی این روند زنستیز است. زنان برای اینکه در جمع و نظر مردان مقبول و قابل قبول بهنظر بیایند، باید همواره متوجه زیباییاش باشد. از این رو، در جهان امروزی، سرمایهداری میکوشد با سلطهی مردسالاری از ضعف تحمیلی بر زنان سود جسته و بر رونق بازار مصرف مواد آرایشی و صنعت جراحی زیبایی بیفزاید.
در نتیجه، تبلیغات، استنانداردهای زیبایی و معیارهای ناپایدار زیبایی دست به دست هم میدهند و به زنان تلقین میکنند که آنان برای محبوبشدن در جامعه و نظر مردان نیاز به اجرای چنین معیارها و جراحیها دارند؛ وگرنه با خطر طردشدن و منتفیشدن جمعی مواجهاند. از آنجایی که در پرورش زنان همواره وابستگی به مردان و جامعهی آموزش داده شده، آنان هراس عمیقی از طردشدن و تنهاشدن دارند و فکر میکنند موجوداتی ضعیف و ناتوانیاند که خود برای پیشبردن زندگی و سر پا ایستادنشان ناکافیاند.
در اخیر باید گفت که جراحی برای زیباشدن در صورتی که خواست و نیاز فردی زنان باشد، هیچ اشکالی ندارد؛ اما از آنجایی که بازار برای زنان معیارهای زیبایی، چون چشم گربهیی، بینی خوکی، بینی باربی، لبهای حجیم و… تعیین میکند و سیلی از زنان را به سوی خود میکشد، قابل نگرانی است؛ در برابر این روند باید اقدام کرد.