نویسنده: محمد رجا
گزارش تازهی سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) تصویری نگرانکننده از واقعیتهای مهاجرت در افغانستان ارائه میدهد.
گروه تروریستی طالبان از «ثبات کامل» و «بازگشت مهاجران» سخن میگویند، در حالی که ۹۹ درصد بازگشت مهاجرین به صورت اجباری، توأم با خشونت از سوی کشورهای میزبان میباشد، تازهترین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) نشان میدهد که موج مهاجرت از افغانستان همچنان ادامه دارد و چهرهیی عمیقاً بحرانی از وضعیت ازهمگسیختهی داخلی افغانستان را ترسیم میکند.
بر اساس آمار رسمی منتشر شده توسط IOM، از جنوری ۲۰۲۴ تا مارچ ۲۰۲۵، بیش از ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار مورد تردُد در مرزهای افغانستان ثبت شده است. از این میان، بیش از ۳.۱ میلیون نفر از کشور خارج شدهاند؛ آماری که بهمعنای ترک روزانهی نزدیک به ۶۹۰۰ نفر از خاک افغانستان است.
رکود اقتصادی، فشار اجتماعی، بیعدالتی حقوقی
این موج بیسابقهی مهاجرت بعد از حاکمیت گروه فاشیستی طالبان در غیاب جنگ یا فاجعهی طبیعی گسترده، نشانهیی آشکار از بحرانهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و حقوقی است. گزارشگران IOM دلایل اصلی مهاجرت را در سه محور کلیدی خلاصه کردهاند:
* اقتصادی در حال فروپاشی: تحریمهای بینالمللی، قطع کمکهای خارجی، فروپاشی نظام بانکی و نبود طرح اقتصادی عملی، موجب بروز فقر گسترده و ناامیدی از آیندهیی بهتر شده است.
* فضای بستهی اجتماعی و سرکوب سیاسی: محدود شدن آزادی بیان، ممنوعیت کار و آموزش برای زنان، فشار بر فعالان مدنی، رسانهها و جامعهی روشنفکر، فضای اجتماعی افغانستان را برای بخش وسیعی از شهروندان غیرقابلتحمل ساخته است.
* ناامنی حقوقی و تبعیض سازمانیافته: نبود نظام عدلی شفاف، حاکمیت قومی و سلیقهیی، تبعیض قومی و جنسیتی، و بیاعتمادی عمومی به عدالت اجتماعی، تجاوز و تصاحب به ملکیتهای مردم اخذ مالیات و باجستانیهای سنگین بهنام عشر و زکات و امثال آن، عامل دیگری در ترک گستردهی کشور توسط شهروندان محسوب میشود.
ادعاهایی که با واقعیت همخوان نیست
اگرچه مقامات گروه تروریستی طالبان از بازگشت بیش از ۴.۳ میلیون مهاجر سخن میگویند، اما واقعیت این است که بیشتر این افراد به گونهی اجباری از کشورهای همسایه، بهویژه ایران، پاکستان و ترکیه، اخراج شدهاند. این بازگشتها نه نشاندهندهی جذابیت حکومت طالبان، بلکه محصول فشارهای سیاسی و سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهی کشورهای میزبان است.
خطر فرسایش انسانی و گسترش بحران
ادامهی روند مهاجرت، بهویژه در میان قشر جوان، نیروی کار و متخصصان، زنگ خطر بزرگی برای آیندهی افغانستان است. کارشناسان هشدار میدهند که تداوم این وضعیت میتواند به بحران انسانی گستردهتر، فرسایش نیروی انسانی و تضعیف امید به بازسازی کشور بینجامد.
در نهایت، نادیدهگرفتن واقعیتهای میدانی و تکرار شعارهای تبلیغاتی نمیتواند پاسخگوی رنج عمیق مردم باشد. تنها با پذیرش مسئولیت، زدودن افغانستان از موجودات اصلاحناپذیر و بیفرهنگ طالبانی، اصلاح ساختارهای کهنه و فرسوده، به وجود آمدن یک نظام با رأی و نظر مردم، و حرکت بهسوی یک حکومت پاسخگو، فراگیر و عادلانه است که شاید روزنهیی از امید برای ماندن و بازگشت دوباره گشوده شود.